Part 4
اوف اره بیا بریم پیش میکی و اری!
+باش،متیو دیشب خیلی خوش گذشت مرسی ک اومدی!
خدافظ
-خدافظ!
رفتیم پیش اری و میکی
از زبان میکی: از وقتی ک بهوش اومدم بالاسرم همش لوئیس گریه میکرد!
+میشه بگی چرا گریه میکنی؟
-چون فکر کردم مردی!
+پسر خوب زبونتو گاز بگیر عه من تا تورو نکشم نمیمیرم و لوپشو بوسیدم بغلم کردو گفت مرسی ک هستی!
+خواهش میکنم
-خیلی پرویی!🤣
+میدونم میدونم
>میکیییییییییییییییییی
+ژونم استوریا؟
>ربکا نیست همجارو گشتیم ولی نیست!ت ندیدیش؟
تقی زدم زیر گریه چون فکر کردم انقد که اذیتش کردم برگشته فرانسه برا بچها توضیح دادم اری هم پا ب پای من عر میزد!
استور رفت تا پیداش کنه
تیموتی و لوئیس تلاش کردن که مارو اروم کنن ولی مگه میشد ما تا خودشو نبینیم اروم نمیگیگیریم بالاخره استور برگشت ولی ربکا همراهش بود دوتایی انقد فشارش دادیم بدبخ قرمز شده بود
+خب حالا خفم کردین
از زبان ربکا:داستانو براشون توضیح دادم اوناهم شروع کردن زدنم ک اخر با همون پای شکسته از دستشون در رفتم همینجوری ک میدوییدم پشتمو نگاه میکردم نیان دنبالم ک خوردم ب یکی
+اوخ...ببخشید
سرمو اوردم بالا که با چشمایی ک زل زده بودن بهم ربرو شدم بعلههه میگم من شانس ندارم طرف متیو بود خورده بودم پسرم بچه داشت با تلفن حرب میزد سکته کرده بود من خوردم بهش
-نه اشکال نداره مهم نیست...فقط..چیزی شده؟داری
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
بخدا تو برسیه پدر خودم درومد امقد رفتم نگا کردم ب ممدم گفتم
گایز من پارت بعدیو گزاشتم منتظرم که منتشر شه♡
میتونم پارت بعدیو تو کامنتا بزارم!
آره بزار
چرا پارت بعدی نمیاد
۵ روزه تو برسیه:)سه بار دوباره گزاشتمش
هق.....
پرفکت:))
مرسیییییی
نذاشتن پارت بعدی =مردن
قشنگگگگگههههه