سلام دوستان من اومدم با یک داستان از فصل 3 ابشار جاذبه امیدوارم خوشتون بیاد😄
میبل : دیپر من خیلی هیجان زدم ! دیپر : اره میدونم /سلام اسم من دیپر هست و خواهرم به خاطر اینکه فردا قراره به ابشار جاذبه بریم سیماش اتصالی کرده میبل : دیپر من سیمام اتصالی نکرده ! اصلا خودت رو چی میگی ؟ داری پیرهنتو میجوی ! دیپر : اون به خاطر یه چیز دیگست ! میبل : به خاطر وندی ؟! دیپر : نه خیرم !! اصلا مگه الان نباید بخوابیم ؟ میبل : باشه "مرغ عاشق" دیپر : شنیدم چی گفتی !!!
13 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک