رمان من و لیوای پارت ۱

بیدار شدن💋💋💋 پایینی منم🌸 اوفففف خستم از همه چی این دنیای خسته کننده صدای زنگ گوشی :زینگ زینگ زینگ من ها چیه برداشتن چیه کره خر وقت گیر اوردی رییس منم من اااااییییی واییی بخشید ریییس اشتباه شد گمننننن😂 تو هنوز این دنیایی؟؟ من مگه باید جایی می بودم رییس اتکککک من ای وای گمن الان اماده می شم می رم اها خودم رو معرف ینکردم من الینا هستم ۱۳ سالمه ولی تو انیمه ها معمولا اسمم یوکو عه کارم اینه که به انیمه های مختلف سر می زنم و ....

اره بهشون کمک کنم🙂🙂🙂

یوکو هارو( اصکی میروممم🙂😂) ...... وارد اتک شدم اخ سرمممم معمولا بعد سفر سر درد می گرفتم🙂

یوکو هارو( اصکی میروممم🙂😂) ...... وارد اتک شدم اخ سرمممم معمولا بعد سفر سر درد می گرفتم🙂

از حال رفتم به هوش که اومدم روی یه تخت بودم که یه مرد قد کوتاه با موهای مشکی کنارم ایستاده بود یه چار چشی همکنارش بود😂😂😂😂 نباید داستان منو بفهمن امممم س س سلام لیوای علیک من شما کی هستید( دارم زر می زنم😂)

لیوای لیوای اکرمن ایشونم هانجی زوعه و تا حلقوم من فرو می رود شما کی باشی؟ من امم ا ا ا لینا چیزززز یعنی ی..وکو خب یوکو خانم اینجا چی کار داری من نمی دونم ام مم اول باید بفهمیم ادمی یا نه و با چاقو دستم را می برد نیم ساعن بعد.... ایییییی هنوز داره خون میادددددد😭😭 😐😐😐😐😐😐😐