گمشده در زمان پارت دوم

بچه ها لطفاً قبل از خوندن داستان گمشده در زمان شخصیت های داستان و گمشده در زمان پارت دوم رو بخونید دو پارت اول راجع به آشنایی جونگ کوک ا/ت هست از پارت های بعدی داستان اکشن میشه و در پارت های بعدی برای ا/ت و جانگ کوک یکسری اتفاق های عجیب و نا خوشایند میوفته که لیسا مقصر این اتفاقات هستش در پارت سوم لیسا هم وارد داستان میشه

از زبان جنگکوک وقتی رفتم خونه هوا تاریک شده بود همه خواب بودن به جز نامجون رفتم پیشش نشستم از زبان نامجون تا دیر وقت بیرون بود نگرانش بودم وقتی اومد نشست کنارم خیلی به هم ریخته و نگران به نظر میرسید تا حالا جونگ کوک رو اینجوری ندیده بودم نگران شدم ازش پرسیدم چت شده؟از زبان جونگ کوک وقتی پیشش نشستم ازم پرسید چی شده و من تمام جریان شهربازی ا/ت و حس عجیبی رو که داشتم براش تعریف کردم از زبان نامجون وقتی برام تعریف کرد که چه اتفاقی افتاده متوجه هیجانش وقتی حرف میزد درباره ا/ت شدم باشوق همه چیز رو تعریف میکرد من باید به عنوان لیدر گروه و هیونگش کمکش می کردم و سعی می کردم راهنماییش کنم اما مسئله اینجاست که خودمم تا حالا این حس جونگ کوک رو تجربه نکرده بودم خب فقط از تو فیلما این حسی که کوک تعریف میکرد رو دیده بودم و فکر می کنم که عاشق شده😐😐

زبان جنکوک اولین بار بود که همچی حسی داشتم و وقتی برای نامجون تعریف کردم یه جواب داد که به فکر رفتم کل شب رو فکر میکردم 🌃 ا/ت : وقتی برگشتم خونه خیلی به این فکر میکردم که چه جوری منو پیدا کرد و کمکم کرد نکنه تعقیبم کرده؟ خوب حتی اگه تعقیبم کرده بود خوب شد که اونجا بود و کمکم کرد من خیلی خشک و بی احساسم صبح یکم بد رفتاری کردم و از این رفتارم واقعاً شرمندم نمیدونم چرا ولی احساس می کنم این مثل بقیه مردم دورو و بی جنبه نیست احساس می کنم اگر بهش اعتماد کنم پشیمون نمیشم 💫 معمولاً من و دوستام تا نصف شب بیداریم و باهم حرف میزنیم🌌 همینطور که تو فکر بودم ستاره گفت ا/ت چت شده؟منم گفتم هیچی و بعد پیشنهاد دادند جرات یا حقیقت بازی کنیم وقتی نوبت من شد اونا از من پرسیدند که عاشق شدی؟باز هم به فکر فرو رفتم و نتونستم جواب این سوال رو بدم چون واقعاً نمی دونستم و حتی اگر میدونستم هم نمی گفتم 😵 خب دیگه باید زود میخوابیدیم چون فردا نتیجه رو اعلام می کردم که ببینیم تستی که تو کمپانی بیگ هست دادیم جوابش اومده یا نه

صبح که ازخواب بیدار شدم دیدم برام یه ایمیل جدید اومده از طرف کمپانی بود نوشته بود که شما در تست خوانندگی و کی پاپ قبول شده اید برای اطلاعات بیشتر به کمپانی بروید 🤯🤯 فوراً با ستاره و رکسانا رفتیم کمپانی که اونجا بازهم جونگ کوک رو دیدم جونگکوک: صبح پا شدم دیدم یه پیام از طرف بنگ پی دی نیم برام اومده با عجله باز کردم که دیدم نوشته بنگتن بویز کارش عالیه و من به شما افتخار می کنم و حالا هم یک گرل بند جدید اومده به اسم کوین کی پاپ که من از تو و جین و شوگا و جیمین می خوام که به کارآموز های جدیدمون وکال ، رپ و دنس آموزش بدید البته اونا به کار رفت و دنس شون عالی هست فقط می خوام با شیوه کار در بیگ هیت آشنا بشن

جونگکوک: با عجله رفتم کمپانی ا/ت : با عجله رفتیم کمپانی وقتی بنگ پی دی نیم رو دیدم سلام کردم و اون گفت که گروه شما زیر نظر یک گروه دیگه در این کمپانی هست که من همه جوره قبولشون دارم خیلی به این فکر کردم که ما زیر نظر چه گروهی هستیم که یهو جونگ کوک به همراه بعضی از دوستاش اومد و گفت ما گروه بی تی اس هستیم منم گفتم ما گروه کویین کی پاپ هستیم و بعد متوجه شدم که ما زیر نظر گروه بی تی اس هستیم وقتی متوجه شدم یه حس عجیبی داشتم هم خوشحال بودنم هم ناراحت خوشحال برای اینکه زیر نظر گروه یک جونگ کوک هم توش هستم و ناراحت برای این که زیر نظر یک گروه دیگه هستم

جانگ کوک: وقتی متوجه شدم که ا/ت و دوستاش همون گروه کویین کی پاپ هستند خیلی خوشحال شدم رفتیم که بهشون وکال،رپ و دنس یاد بدیم ا/ت بی نظیر بود مخصوصا وکال و دنس صداش رویایی بود دنسش هم که نگم بهتره 😍😍😍 یه لحظه گوشیشو گذاشت کنارم قفلش باز بود نمیدونم کار درستی نبود ولی من انجامش دادم گوشیشو ورداشتم شمارم رو سیو کردم اوپا جون ا/ت خیلی خوشحال بودم که جونگ کوک قرار بود به کار بهم یاد بده هرچند که من خودم وکالم عالیه و صدام رو خیلی دوست دارم اما به نظر من اون یه طور دیگه میخوند 😵😵❤️ با بچه ها رفتیم خونه یکی از دوستام میخواست که شماره براش بفرستم وقتی رفتم تو فهرست مخاطب هام یه شماره دیدم که نوشته بود اوپا جون نمی خواستم به این شماره زنگ بزنم که بفهمم کیه پس بهش پیام دادم براش نوشتم شما کی هستی که اسم خودت رو اوپا جون سیو کردی؟😡😡

جونگکوک: دیدم برام پیام بده پیام رو باز کردم دیدم یکی برام نوشته شما کی هستی که خودت رو اوپا جون سیو کردی؟😡😡😡 منم فهمیدم که این شماره شماره ی ا/ت س واسش نوشتم ببخشید میدونم کار اشتباهی کردم ولی منم جونگکوک کوک خواستم شمارم رو داشته باشی که هر وقت به کمک احتیاج داشتی خبر بدی😞😞💔 ا/ت: وقتی پیامشو خوندم و فهمیدم که جونگ کوکه خیلی خوشحال شدم نمیدونم چرا ولی خوشحال شدم😍😍 جانگ کوک: بهش گفتم ......ا/ت.....میگم.....من.....تو..... میتونی شب بیای ببینمت لطفاً! ا/ت: نوشته بود میتونی شب بیای ببینمت لطفاً نمیدونم چرا ولی میخواستم بهش اعتماد کنم منم قبول کردم پاشدم آماده شدم وقتی رفتم پایین دیدم با ماشین منتظرم وایساده در رو برام باز کرد گفت خیلی خوشگل شده جونگکوک: وقتی رفتم دنبالش خیلی استرس داشتم وقتی که اومد مثل فرشته ها بود خیلی زیبا شده بود البته همیشه زیبا بود ولی امشب یه زیبای خاص داشت 👼🤩🤩🤩 رفتیم رستوران

اخه دلتون میاد برای این کیوتی لایک نکنی کامنت نزاری؟ ها؟ لینک داستانمو کپی کنید و به دوست های ارمیتون مخصوصاً کوکی لاور ها معرفی کن بای لاوم🌈🌠🍭🎈🎈