چیزی نیست برو بخون ناظر بنشر♥
خب کجا بودیم؟؟ اها ارو ویو:همینجوری که به طرف مغازه میرفتم یکی یه دستمال گذاشت رو دهنم و بلندم کرد نفسمو نگه داشتم تا بیه*وش نشم و خواستم فرار کنم که صدای اشنایی شنیدم صدا:به به آرو خانم میبینم زرنگم هستی اومدم یه چیزی بگم که باز چیزی شنیدم که مانعم شد صدا:خب حالا چجوری میتونیم ردش رو بزنیم؟ رد چی رو بزنن؟منو برای چی میخوان؟اون صدا چرا اینقدر اشنا بنظر میرسید؟ تو همین فکر ها بودم که بخاطر اینکه نفسمو نگه داشتم بودم چشمم سیاهی رفت و سیای مطلق
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
فرصت؟
عالی بود ادامه بده💙🤍
فرصت؟متوجه نشدم
باشه مرسی عزیزم و تشکر بخاطر راهنمایی ناظر شدن
خواهش میکنم