بعد کلی دعوا کردن با چه آ رفتیم بخوابیم و چون من فقط یه تخت یکنفره داشتم، چه آ اونجا خوابید و من روی کاناپه. تقریبا داشتم از خستگی بیهوش میشدم؛ ولی خوابم نمیبرد. بعد یکم تلویزیون دیدن یهو خوابم برد. ساعت شیش صبح بیدار شدم. هوا خیلی سرد بود، همینطور تاریک. رفتم صبحانمو خوردم و چه آ رو هم بیدار کردم. من زود تر رفتم سمت مدرسه ولی بازم چه آ زودتر رسید. حتی با اینکه رفت خونشون تا وسایلشو جمع کنه. رسیدم دم مدرسه و نامجون و تهیونگو دیدم بهشون سلام کردم و باهم رفیتم داخل کلاس.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (4)