
نامجون: بقیه دوستامون؛ اونام تو مدرسهان ولی کلاساشون ته راهروعه. بعد که حال تهیونگ خوب شد راه افتادیم. وقتی رسیدیم پایین گفتم: واقعا ممنونم بابت امروز، مرسی. تهیونگ: منم ممنونم که گذاشتی رو تخت بخوابم، عالی بود👌🏻. که بعد هممون خندیدیم. نامجون: اگه بخوای میتونیم باهات تا خونتون بیایم. من نه مرسی، تا همینجا هم خیلی بهتون زحمت دادم. خودم میرم. نامجون: نه واقعا میگم اصلا مشکلی نداریم. همینطور خوشحال هم میشیم که همراهیت کنیم. راستش یکم میترسیدم که نتها برم؛ چون تاحالا تا این موقعه بیرون نبودم و بنظرم خیلی خطرناک بود. پس قبول کردم.
توی راه بیشر داشتن در مورد اینکه تو چه درسی خوبن و تو چی ضعیف حرف میزدن. اونطور که فهمیدم نامجون توی همه چی خوب بود. خوب چیه؟ عالی بود. تهیونگم همینطور. انگلیسیش در حد نامجون نبود، ولی خیلی خوب میتونست حرف بزنه. رسیدیم جلوی خونه. دیدم چراغا روشنه. یذره ترسیدم، ولی فکر کردم انطوری بهتره. حداقل نمیفهمن سرپرستم خودمم. من: همینجاست. واقعا لطف کردین. اگه مشکلی داشتین میتونین رو حساب کنین. تهیونگ: توهم همینطور. هر مشکلی، تو هر چیزی داشتی میتونی رومون حساب کنی👍🏻. منم خدافظی کردم و رفتم داخل.
فقط چراغای آشپزخونه، اتاق من و پذیرایی روشن بود. یهو چه آ از تو اتاق من اومد بیرون. چه آ: کجا بودی؟ چرا زنگ میزنم جواب نمیدی؟ اونم تا این موقع؟ من: یذره نفس بگیر، بذار توضیح بدم. بعد از اینکه تو رفتی......کل داستانو براش تعریف کردم. با یه قیافه پر تعجب داشت نگاهم میکرد. پرسیدم: تو چرا اینجایی؟ کی اومدی؟ یهو به خودش اومد و گفت: بعد یک ساعت که رفتی، بهت زنگ زدم ولی جواب ندادی. فکر کردم خوابیدی برای همین یذره بعدم پشت سرهم بهت زنگ زدم ولی بازم جواب ندادی. پاشدم اومدم اینجا دیدم تو اتاقتم نیستی خیلی نگران شدم....
ولی خب الان که گفتی چیشده، باید بیشتر مواظبت باشم. من: ببخشید که نگران شدی. چه آ: اشکال نداره. پاشد رفت توی آشپزخونه، یچیزی درست کرد، ریخت تو لیوان و اومد. چه آ: بخور. من: این چیه؟ چه آ: تا نخوری بهت نمیگم. گرفتم و خوردمش. بعد ازش پرسیدم: چی بود؟ چه آ: یه مخلوط از توت فرنگی، سیب و موز بود. من: چیییی؟ موز؟ نمیدونی من از موز متنفرم؟ چه آ: چرا میدونستم، از قصد ریختمش😂
واقعا ببخشید. بخاطر امتاحانا نتونستم بنویسمش😪
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (6)