اختلاف خانوادگی پارت ۵و۶

💨من رو سوار ماشین کرد ولم کن نامرد ولم کن 👑خفه شو سوار شو ❤️راستی ما داریم میریم به شانگهای اونجا شهر بزرگی چطور می‌خوایم پیداش کنیم 💚نمی‌دونم ولی اول باید بریم 💙نه ابجیم گم شده خب مرینت دوپنچنگ خودت دعوا خواستی تو نامه گفته اون تو شانگهای زندانی فقط هم چند ساعت وقت داریم ☔️چطوری بریم 🌊راست میگه 💙 پولش با من یکی بلیط هواپیما بگیره برای فردا سر صبح 🌊چشم داداش 💙سلام جاستر خوبی سلامتی 💜اره خوبم خب چه خبر 💙میتونی یک ۵۰ هزار یورو تا امشب برام جور کنی 💜قرضی 💙باشه بابا قرضی فقط سریع 💜باشه امر دیگه 💙می‌خوام تو با همه رفیق رفقا به صورت مخفیانه دنبالم بیاین فردا تو فرودگاه شانگهای پیاده میشم 💜فقط ساعتش رو بگو 💙 هنوز بلیط نگرفتم وقتی گرفتم اس ام اس میکنم 💜باشه خداحافظ 💙وایستا 💜دیگه چیه 💙میشه امشب با بچه ها بیاین پارک جلو برج ایفل مطلب مهمی 💜بسیار خوب امر دیگه آقا 💙نه ممنون فقط حواست باشه کسی نباید تغیبت کنه 💜راستش رو بگو چه گندی زدی 💙میگم ولی تو فقط باید حواست به این موضوع باشد 💜چشم فعلا خداحافظ ساعت ۹ شب می‌بینمت 💙بسیار خوب

غول کش: 💙خب سلام به همه 💜سلام 💙وایستا اینا رو نمی‌شنام 👗دمت گرم رفیق ناباب 💜خوب هر کی خودش رو معرفی کنه 👗من لوسی هستم 💙 یادم اومد لوسی همون دختری که عاشق تیر اندازی بود 👗خود خودمم👒منم آلیس هستم 💙تو هم یادمه همونی که همیشه عادت داشت به جای در از پنجره بیاد بالا 👒ای باریکلا پسر 🍌موندم چرا این رو پسر نکردم 🎩بنده هم 💙تو رو یادم میاد تو الکساندر هستی همون یارو که میتونست دیوار صاف رو بگیره بره بالا 🎩خود خودمم 🧤منم کارن هستم 💙 اره همون پسره نیزه دار یادم اومد 🧣منم ...💙تو هم باید ژاکلین باشی 🧣اره 💙😢🧣چیشده 💙اسمت اسم مادرم یادش افتادم 🧣 متاسفم 💙اشکال ندارد 😃 💙خواهر من باید جایی برم اما ۳ ساعت دیگه میام🌊باشه پس من نگهبانی میدم 💙بسیار خب .ایستا اینجا جای جدیدی مرینت چطور فهمیده که ما اینجاییم 🌊 نمی‌دونم ... شاید تقیبمون کرده

💙خواهر من باید جایی برم اما ۳ ساعت دیگه میام🌊باشه پس من نگهبانی میدم 💙بسیار خب .ایستا اینجا جای جدیدی مرینت چطور فهمیده که ما اینجاییم 🌊 نمی‌دونم ... شاید تقیبمون کرده 💙و در آخر شما 🧢فیلیکس گاندرسون هستم خوشبختم 💙اره تو پسر عموی آدرین نبودی 🧢چرا فقط فاز منفیش رو یادته من همون پسره هستم که وقتی کوچک بودیم از دست سگ نجاتت دادم 💙اره یادم اومد رفیق 💜خب کارت چی بود 💙خوب گوش کنید همه که جریان اختلاف پدرم با عموم رو میدونید 👒🎩🧢🧤🧣👗اره خب 💙خب من حس میکنم یکی هست که داره به این اختلاف امید میبخشه 🧢کی 💙هنوز نمی‌دونم فردا قراره ساعت ۶ با اولین پرواز بریم به شانگهای اما مرینت هم اونجاست می‌خوام وارد هواپیما شوید جوری که کسی از اونا حتی خواهر و برادرم نبینتتون هیچ کسی نباید خبر دار شود فیلیکس تو هم از چشم آدرین دور بمون چون تو رو می شناسه 🧢باشه 💜خب بعدش چی 💙سه گروه شید یک گروه برن دنبال مرینت و ... بعدی بیان دنبال ما یک سری هاتونم حواستون به جاهایی که ما هستیم باشد 💜بسیار خب 🧤فقط مزدش چقدر 💙 کارن امان از دست تو نفری ۱۰۰ یورو خوبه 💜اره 💙بسیار خب بعد پایان ماموریت میدهم 💜باشه

غول کش: ❤️صبح ساعت ۴ بلند شدم همه رو بیدار کردم الیا هنوز خواب بود رفتم بیدارش کردم 🧡ببخشید خانم متاسفم❤️ اشکال ندارد حالا بیا بریم 🧡چشم خانم ❤️ساعت ۶ هواپیما بلند شد برامون چای آوردند بعد چای داشتم میرفتمwc که یک پسر برام آشنا زد اهمیت ندادن وقتی برگشتم دیدم که امکان ندارد اون اون مایکل با لنا و جاستر پس النا کو رفتم نشستم به آدرین جریان را گفتم 💚امکان ندارد اون که اینقدر پول ندارد 💜 تمام چیز خاصی که دیده بودم تو کاغذ نوشتم و دادم به آلیس 🍌آلیس به عنوان گارسوه تو هواپیمای 👒رفتم پیش مایکل سلام آقا شما چیزی نمیخورید 💙چرا من یک چای زعفرون 👒بله حتما بفرمایید 💙ممنون لیوان رو که برداشتم یک کاغذ تو نلبکی دیدم روم رو به سمت آلیس برگردوندم دیدن برام یک چشمک زد برگه را باز کردم دیدم نوشته مرینت و دوستاش داخل هواپیما ردیف ...

غول کش: 👑خب پس که اینطور جفتشون تو یک هواپیما هستند منم که پشت مرینت نشستم بهتره مراقب باشم 🧤خب من باید حواسم به بقیه مسافران باشه دیدم یکی چپ چپ مرینت و آدرین رو نگاه می‌کنه گاهی هم به مایکل بهتره به جاستر بگم به بهونهwcبلند شدم رفتم و کاغذ رو به جاستر دادم جوری که هیچ کس حتی خودش نفهمه 💜کاغذ چی میگه بازش کردم از طرف کارن بود پسره تو این ردیف داره همه رو میپایه به مایکل از همون طریق گفتم 💙پس که اینطور ببخشید خانم 👒بله 💙 میشه یک چای زعفرون بیارید 👒بله حتما فقط حواستون باشه رودل نگیرید یک هو کل هواپیما رفت رو هوا از خنده 👒شوخی کردم بفرمایید 💙ممنون( زیر لبی جوری که فقط اون بشنوه) برو سوخت هواپیما رو تا ۴۰ درصد کاهش بده 👒 مطمئنی💙شک نکن برو 👒بسیار خوب 💦 الیا 🧡بله خانم 💦به من بگو آدرینا میشه آروم بری پیش اون دختره خدمتکار خیلی پیش مایکل می‌چرخه 🧡باشه آدرینا ❤️دیدم الیا بلند شده میخواستم بگم کجا که آدرینا گفت من گفتم منم ساکت شدم

غول کش: 👒شوخی کردم بفرمایید 💙ممنون( زیر لبی جوری که فقط اون بشنوه) برو سوخت هواپیما رو تا ۴۰ درصد کاهش بده 👒 مطمئنی💙شک نکن برو 👒بسیار خوب 💦 الیا 🧡بله خانم 💦به من بگو آدرینا میشه آروم بری پیش اون دختره خدمتکار خیلی پیش مایکل می‌چرخه 🧡باشه آدرینا ❤️دیدم الیا بلند شده میخواستم بگم کجا که آدرینا گفت من گفتم منم ساکت شدم 🧢الیا چی میگه 🧣چه بدونم شاید باید به مایکل خبر بدیم 🍌اجازه بدید یک توضیحی در مورد هواپیما بدم هواپیما ۲۰۰ صندلی دارد ۳ تا کنار هم به صورت دو طبقه گروه مرینت ۳ تا صف ۵ تا صف خالی بعدش جاستر و لوسی دشت سر مرینت لوکا کوفین بقیش هم که مردم جلو ترین ردیف مایکل و خواهر برادراش دوستای مایکل هم مخفیانه جلو و عقب مرینت و لوکا 🧢نه صبر کن ممکنه پسره شک کنه وایستا ببینیم چی میشه 👒داشتم میرفتم که سوخت رو کم کنم که دیدم الیا اومد 🧡داشتید کاری می‌کردید 👒چی من نه من چرا من که ...🧡تو از طرف مایکلی میخوای سوخت سفینه رو کم کنی 💙 فرض کن که اره مشکلی هست دختر خانم 🧡 نه من میخواستم با اجازه برم روی صندلی

غول کش: 💙نه شما تشیف داشته باشین 💜دیدم مایکل رفته دستش رو پشتش کرد انگشتانش رو مثل ۸ کرد فهمیدم آروم رفتم دنبالش 💙بفرما 💜خوب این دختر خانم لاسون چیکار کنم 💙کت و بالش رو ببند بندازش تو ساک 💜اما ساک عقب 💙اخخخ یادم رفت خوب تو دستشویی زندانیش کن لحظه آخر سوار ماشین میشیم 💜باشه 🧡میخواستم جیغ بزنم که دستش رو گذاشت رو دهنم گفت ساکت باشم و گرنه میکشمت منم سرم رو به معنی باشه تکون دادم 💙به این دختر اعتمادی نیست وقتی بستیش دهنش و پاش هم ببند 💜وایستا کجا ببندمش 💙بیخیال برو داخل دستشویی زنانه ببندش 💜چطوری 💙یادم باشه از الان علامت فیلیکس رو بگم 💜😡😡😡💙خیلی خوب آروم خوب بیا بریم دختر 🧡دستش رو دهنم گذاشت من رو برد تو دستشویی انداخت بعد اومد دستام رو بست بعد پام رو بست و در آخر دهنم رو بست یک طناب هم از جیبش در آورد باش من رو به دیوار بست

غول کش: 💙خب تمام شد 👒 مطمعن هستی اونجا نمیمیره 💙خاطرت تخت برای اطمینان تهویه اش هم روشن میکنم 💜خوبه خب سوخت رو کاهش بده 💙نه اینجوری بده نمی‌خواد بیاین بریم تا مرینت و خواهرم و اون پسره شک نکرده جاستر وقتی رسیدیم به لوسی بگو به یکی بگه در مورد پسره تحقیق کنه 💜جودی چطوره 💙جودی اره یادم اومد همون دختره باشه مشکلی نیست 💜خوبه ❄️دیر نکرده 💘موافقم ❤️کی 💦الیا سزار ❤️من میرم پیشش داشتم میرفتم که مایکل جلوم ظاهر شد تعجب کرده بودم چون از دستشویی زنانه بیرون اومده بود 💙با انگشتم علامت مخفی رو زدم اونا هم مخفی شدن از در اونور رفتند از جلوی مسافران آمدند بیرون ❤️خب پس پسر کوچولو از کی تا حالا میری دستشویی زنانه 💙از همون وقتی که جاسوس می‌فرستی ❤️الیا کجاست 💙خونه آقا شجاع فعلا ❤️هر کاری بگی میکنم فقط بگو اون کجاست 🍌الیا هم داره می‌شنوه

غول کش: ❤️خب پس پسر کوچولو از کی تا حالا میری دستشویی زنانه 💙از همون وقتی که جاسوس می‌فرستی ❤️الیا کجاست 💙خونه آقا شجاع فعلا ❤️هر کاری بگی میکنم فقط بگو اون کجاست 🍌الیا هم داره می‌شنوه 💙نچ❤️حاضرم بیخیال شم اصلا بیا هر کاری خواستی میکنم 💙 باشه دستشویی زنانه بستمش برو بازش کن ❤️باشه ازت خیلییی ممنونم 💙خواهش میکنم 🍌الان تو دلش حرف میزنه 💙خب اینم از این فلش جیبش رو برداشتم اما بهش پس میدم به زودی ❤️در رو که باز کردم الیا رو دیدم الیا بسته شده بود دهنش رو باز کردم گفت ممنون خانم گفتم ساکت خطرناکه الان بازت میکنم بی سر و صدا بیا کنار خودم بشین به هیچ کیم هیچی نگو 🧡چشم 🌊جدیدا زیاد میپلکی

غول کش: 💙چی نه من فقط دارم مطمعن میش ماین بچه مرینت کلکی تو کارش نباشه 🌊خوب پس 👑مایکل و مرینت دو تا احمق خب یک ساعت دیگه میرسیم وقتشه یکم آتیش بازی راه بندازم کبریتی که آورده بودم رو برداشتم آتیش روشن کردم پشت هواپیما خودم چتر نجات داشتم ولی دلم برای بقیه می‌سوخت 🎩خب این کیه فهمیدم همون پسرست اینجا چیکار می‌کنه وایستا آتیش روشن کرده خب می‌دونم چیکار کنم الان رفت حالا نوبت منه یک بطری تو کیفم داشتم آوردم بیرون ریختم رو آتیش خاموش نشد هیچی یکم بیشتر هم شد یک کپسول دیدم برش داشتم باش آتیش رو خاموش کردم حس کردم چمدون تکون خورد 🖤کمک کمک 🎩تو کی هستی🖤کراک هستم 🎩بزار کمکت کنم یک دقیقه وایستا به جاستر گفتم که بیاد داداش جاستر میای 💙 الکساندر گفت داداش جاستر خندم گرفت ولی به رو خودم نیاوردم 👑هی عمو اینجا خونه خاله نیست جیغ میزنی 🎩آروم جوری که فقط اون بشنوه گفتم اینجا هم محل کشتن آدما نیست که بخوای با آتیش چند صد انسان را بفرستی اون دنیا 🤨🤨🤨👑😡😡😡🎩😃💘مشکوک میزنه ❄️موافقم ❤️ صبر کنید من فلش رو دارم ااااا کو فلشم کو تو کل هواپیما دنبالش گشتم اما پیداش نکردم کجاست پس 💙آروم بهش گفتم جوری که فقط من و اون بشنویم ببخشید دختر خانم دنبال لباس میگردی ❤️دستم رو تو جیبش کردم گفتم نه دنبال دزدا میگردم فعلا کوچولو 😃😃💙😡😡آخه دلم برات سوخت نمیدونی که اون فلش علکی واصلی دست منه واقعا دلم برات سوخت مرینت دوپینچینگ 💜دیگه من رو اینجوری صدا نکنی 🎩باید یک جوری میگفتم که مرینت شک نکنه 💜خب اره این کیه 🎩میگه کراک هستم 🖤فامیلیم دوپنچنگ💜برادر مرینتی 🖤اره 💜باشه همینجا باش تا بهت بگم رفتم سر جام نشستم آلیس را صدا زدم برگه رو بهش دادم اونم به مایکل داد 💙خب پس که اینطور برادر دیگرش هم اینجاست 👗 مایکل بهم علامت داد که به مرینت نزدیک شم سلام خانم ❤️سلام شما 👗خب میخواستم شما برای من کار دارید❤️چه کاری 👗خب من همه کار بلدم میخواستم ببینم میتونم کار کنم هیچی دولت دارم الآنم مخفیانه اومدم ❤️باشه مشکلی نیست میخوای خدمتکارم باش 👗واقعا ممنونم خانم ❤️خب برو سر جان بشین وقتی پیاده شدی بهت میگم چیکار کنی👗چشم خانم 🧡ممنونم اینطوری باز من هم سبک تر شد ❤️خواهش میکنم الیا 💙نقشه انجام شد نوبت تویه🧣باشه رفتم از الکساندر کراک رو گرفتم تو ساک مرینت کردمش حالا دیگه مطمعن هستم که همچی امن هست اومدم بیرون یک چشمک به کامیل زدم که بفهمه ☔️داداش نقشت چیه 💙منظورت چیه 🌊خب وقتی بریم میخوای چیکار کنیم 💙دنبال مرینت میریم