هرگونهاصکیازداستانهاباعثمیشهجرت*ونبدماوک؟ گزارشنکنید.. ناظرجانمنتشرکن.. لایک کنید
دندونای نیشش رو فرو کرد تو گردنم هم از درد و هم از غم دوباره گریم گرفت بعد چند دقیقه دندوناشو از گردنم جدا کرد خونی که مالیده بود به لبشو با دستش پاک کرد و دوباره ادامه داد : پارلا تو بهترین خونی رو داری که تا الان خوردم ولی مادر گفته تو خیلی بیشتر از این حرفا خاص هستی
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
خیلی خوب بود:))
پارت 14 مشتاقم😔
این داستان دیگه قرار نیسسس بیاد؟؟؟
اولین داستانیییی که میخونم تو تستچیهههه
عالیههههه فقط پارتتت بعد کی میاددد
پارتتتتت چهاردههههههه عررررررررررر
پارت بعد🗿🗿🗿🗿😔😔😔😔😔؟!
عالییی فقد بیصبرانه منتظر پارت بعدم
پارت بعد😐
عرررررر😀😀چیشدددددد😶😶😶
خوناشامن😐؟
توروخدا پارتی عددددد
اره
گذاشتم چند بار رد شد
من دارم سکته میزنم تورو خدا پارت بعدییی :////♡♡♡♡
گذاشتم رد شد
خوشمل بود💖
هوم