تو و تام توی برج نجوم نشسته بودین وبه بارش برف نگاه میکردین سردت بود اما نمیخواستی به تام بگی چون میترسیدی عصبی بشه وتو خوابگاه بهت گفته بود که لباس گرم بپوش اما بهش گوش نداده بودی از شدت سرما تو خودت جمع شدی که تام اشاره کرد بری پیشش سریع رفتی پیشش که عصبیش نکنی رفتی توhugش که پالتوش رو دور تو هم کشید بعد چند مین بهت گفت بریم سمت خوابگاه هامون
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
31 لایک
اب قندددد
سخبیلذهخرزمبچط
*وی سکته کرد
خیلیی عصبیم که نگو هرچی ریکشن میزارم رد میشه:/
تو بزار به من بگو تایید کنم :)
وای مرسی الان که نمیتونم ولی هر وقت گذاشتم بهت میگم3>
اوک بفدات :)
ولی دریکووو🥺😢🍃
همیشه ریکشن دریکو رو بیشتر از بقیه دوست دارم بنویسم:)
هیمم بازم بزار بازم بزاررر
قلبمو شکستی متیو من دیگه اون ادم سابق نمیشم😐💔
متیو رو میتونی به پسرای ایرانی تشبیه کنی😂
وای دقیقا کپی داداشمه ولی خو بازم روش کراشمممممم
کیوت بوددد🥺✨
ممنون:)
عالی بود
مرسی
فالویی بفالو
فالویی