black magic2

پارت 2 ناظر پلیز منتشر 💚

یهو خوردم به یکی و افتادم زمین آرامیس: هی حواست کجاست سرمو اوردم بالا دراکو بود دراکو :حواسم نبود خوبی؟ آرامیس :آ..آره آرامیس :پروفسور اسنیپ باهات چکار داشت ؟دراکو : چرا باید بگم یعنی دلیلی نمیبینم که بگم آرامیس :باشه بابا نگو نه که خیلی واسم مهمه دراکو :نمیدونم چرا از این حرف زدنش خندم گرفته بود آرامیس :داری میخندی دقیقا چرا؟ دراکو :دوس دارم آرامیس :یهو دیدم رفت وای چرا اینجوریه؟ خخ باشه اصلا بخند که چی هری : آرامیس با کی حرف میزنی آرامیس:آمم هیچکی با خودم آها

بیا بریم کلاس تغییر شکل داریم سرکلاس) آرامیس :نمیدونم چرا خوابم میومد پروفسور میتونم برم الان هیچ تمرکزی ندارم مک گنگال :باشه برو خانم اندرسون آرامیس: رفتم بیرون چه هوا خوب بود یه باد ملایم صورتمو نوازش کرد حس خوبی بود تصمیم گرفتم برم جنگل نمیدونم چرا ولی حس خیلی خوب و شگفت انگیزی بهم میاد فلش بک 6 سال پیش ) آرامیس آرامیس کجایی دخترم آرامیس :اینجام مامان ببین چقد قشنگه خیلی خوبه آرامیس نه از اون دور شو آرامیس: یهو یه ببر سفید عجیب و بزرگ داشت طرفم میومد . آرامیس نه نه یهو مامانم پرید جلوم نه این امکان نداره ما..مان پا..پاشو. مامان نه آرامیس :وقتی به خودم اومدم پدرم اومد و ببر و با تیر زد ولی ... ولی دیر بود پایان فلش بک )

یه اشک از چشمم اومد پایین مامان نمیدونی چقد دلم واست تنگ شده هرچند میدونم که منو میبینی ولی خب من دلم تنگته حالا من یه جادوگرم و از خودم میتونم دفاع کنم ولی نیستی ببینی رفتم سمت جنگل هروقت میرفتم جنگل یاد مامانم یاد اون اتفاق دردناک میفتم .... داشتم قدم میزدم یکی رو یکم جلوتر دیدم دوباره خودش بود دراکو مالفوی منو دید آرامیس :چرا همه جا هستی؟دراکو :کی من یا تو؟آرامیس :چمیدونم شاید هردو چه فرقی داره بگذریم همیشه میای جنگل؟دراکو :نه ولی بعضی وقتا میام قشنگه تو چی آرامیس :خیلی وقته نیومدم میگم تو جز اسلیترین هستی؟ دراکو :از کجا میدونی نکنه پاتر گفته آرامیس :نه

خودم فهمیدم هردومون ساکت شدیم و به دریاچه روبه رو نگاه کردیم به دریاچه ای سیاه و تیره خیلی قشنگه واقعا قشنگ (:

اینم پارت 3 ناظر لطفا منتشر کن❤🔥

چالش :کتاب مورد علاقت🔮💚