
Story of jujutsu kaisen

ایری: y/n خوبی نگران نباش، چیزی هم نیست گوجو y/n حالش خوبه نه تب داره نه اینکه توهم زده.. واسا شایدم اینکه تو زیادی بهش تمرین میدی که ، شاید مشکل خواب پیدا کرده. گوجو: نه بابا خواب دیدی خیر باشه تمرین که نمیکنه هیچ، به جای من هم میخوابه =/. y/n:سنسه ی نمک ( ͠° ͟ʖ ͡°). گوجو: میدونم =). y/n:چیو؟. گوجو: اینکه خیلی جذابم ( ͡° ͜ʖ ͡°). y/n: چه ربطی داشت این مثلا؟=/. گوجو: خیلی هم ربط داشت حسودیم مثل تو چشم دیدن این همه جذابیت و زیبایی رو ندارن. y/n: میام میزنمت هاااااا. گوجو: کوچک ضعیف. y/n:*خنده ی فشاری*. *y/nخودش را برای به قتل رساندند گوجو اما میکنند*. ایری: خب دیگه جر بحث مسخره تون رو تموم کنید گوجو تو هم به حساب معلمی باید بری درس بدی بهشون الان خیلی عقب افتادن حتما. گوجو: من از معلم بودن لف میدم =). ........ گوجو: خب y/n بچه ها منتظرتن باید بری پیششون. y/n:نمیگفتی هم میدونستم =/. گوجو: اها. {از زبان نویسنده ی گلتون} y/n پیش ایتادوری، نوبارا و مگومی رفت و به جمعشون پیوست. y/n:کی دلش برام تنگ شده بود؟ =). همه: دشمن. y/n:..ء... ಠ_ಠ. یوجی: هه هه هه y/n فشاری شده بچه ها. y/n:فشاااااارررر چییههههههه بببیننننن داااارمممم میییخننندممم *با داد*. خوووودت فشاری شدییی مرتیکه. مگومی: بیا آب قند بهت بدم حرص نخور بچت میوفته. نوبارا: خوب گفتی فوشیگورو. y/n: همچین میگی فوشوگورو انگار پسر خالته. نوبارا: اهه اهه اهه *خنده ی فشاری* گوجو: خب بسه دیگه اختلاص کردن، باید تمرین کنید دیگه .
گوجو: خب y/n از اونجایی که تازه کاری میخوام که با مگومی تمرین کنی. y/n:هایی(برای کسایی که نمیدونن هایی در زبان ژاپنی به معنی اره یا باشه هست). .... {از زبان y/n} خیلی خب فوشیگورو جلو وایساده باید یک جوری بتونم در برابر ضرباتش از خودم دفاع کنم...مگومی یک ضربه ی پا بهم زد نزدیک بود به سرم بخوره اما دستم رو جلوی سرم گرفتم و سعی کردم دفاع کنم،، ایتاییی.. زیادی محکم بود دستم رو شل گرفته بودم محکم خورد تو صورتم.. y/n:آروم تررر.. گوجو: اگر بخوای با یک نفرین مبارزه کنی آیا اگه بهش بگی آروم تر بهت میگه باشه آرم تر میزنم؟... خیلی خب حالا فهمیدم، دوباره شروع کردیم این دفعه من سعی کردم شروع بکنم با دستم یک مشت به صورتش زدم تونست با ساق دستش دفاعش کنه سریع واکنش نشون داد و دست راستم رو گرفت،، باید یکجوری دستم رو از دستش جدا میکردم برای همین زیر دستش خم شدم و با پام محکم زدم تو صورتش.. دستش از دستم ول شد ولی سریع خودش رو سر پا کرد و میخواست یک مشت به شکمم بزنه روی زمین نشستم و شکمم رو چسبوندم به زمین و سریع با پام بهش یک زیر لنگی زدم.. افتاد روی زمین و با یکی از انگشتام زدم وسط پیشونیش.. y/n:مردییییییی. گوجو:*دست زدن* y/n:خواهش میکنم خواهش میکنم کاری نکردم لطفا دست نزنید. نوبارا: خب دیگه صحنه رو ترک کن حالا نوبت کوئینه...
y/n:هه هههههه *خندیدن* داداش تو نهایتن کوئین دم خونتون بشی.@-@.. نوبارا: حسودی دیگه چشم دیدن موفقیت های منو نداری یادم باشه یک اسفنج برای خودم دود کنم. و من شر حاسدان اذا حسد.🧿 y/n: بچه بیا پایین سرمون درد گرفت. گوجو: خب دیگه بسه نوبارا شروع کن. *سه ساعت بعد* هممون عرق کرده بودیم انقدر که دویدیم و مبارزه کردیم واقعا دیگه اصلا داشتیم نمیتونستیم. y/n:سنسه دیگه اصلا دارم نمیتونم.* نفس نفس زدن*.. نوبارا: منم دارم نمیتونم. یوجی: حالا که اینطور شد منم دارم نمیتونم. مگومی: منم. گوجو: غلط نخورید، هنوز خیلی دیگه مونده. y/n: بابا سنسهههه تو هم گیر اوردی ماروو فکر کردی همه مثل خودت انقدر خود خواه نباش فکر کردی کی هستی ها ها هااا میام میزنمت ها بعد اینجا یک ساعت گریه میکنی بعد میوفتی به جون نانامی میگی هیچ کس منو دوست نداره، فکر کردی من اینا رو نمیفهمم من زیرآب تو رو خیلی وقته زدمممم. گوجو: اشکی شدم.T-T..واساا اگه زیرآب منو میزنی پس یعنی استاکری چیزی هستی؟؟ y/n:ار... وات؟؟؟؟؟ نهههه نه نهههه نه نهنهنهنهنهههه من اصلااا من؟؟؟؟ از من بعیده من عمراااا... نوبارا: خودت رو لو دادی.. یوجی: من حاضرم سوسک بشم ولی اینجوری لو نرم.. y/N:اوروساییییی (برای کسایی که نمیدونن اوروسایی یعنی دیگه جرف نزن یا دهنتو ببند). خیلی خب حالا من استاکر نیستم.. انقدر نگیدددد.
گوجو: لو رفتی دیگه تلاش نکن طبیعیش کنی. y/n:آقا من اصلا با همون قهرم بای بای برین خوش باشید.. وی از اونجا رفت . چرا هیچ کس نمیاد از دلم در بیاره.؟؟ نکنه اصلا به چیزشونم نیست.اقاااا...اقاااا.. یعنی؟؟...از همون بچگی میدونستم کسی منو دوست نداره (;´༎ຶٹ༎ຶ`). اصلا دیگه نمیخوام این زندگی رو. این زندگی دیگه اصلا به درد زندگی نمیخوره. گوجو: yyyy/nnn. y/n:هاا چیه؟ باز میخوای تحقیرم کنی کله قند متحرک؟.. گوجو: کله فند متحرک کیه؟. y/n:تو دیگه... یک تیکه نمکی که متحرکه.غیر از اینه؟. گوجو: دارم شوخی میکنم بات ضعیف متحرک. y/n: ضعیف متحرک عمته. هعی ضعیف ضعیف میکنه برای من. y/n: خجالت بکش اشکیم کردی. y/n:ایشالله خیر نبینی، مرتیکه ی نمک....
᪥پایان این قسمت ᪥ من سرور هستم نویسنده ی عزیزتون ^^ خب میخواستم راجب چند تا چیر صحبت بکنم. خب اول اینکه استاکر چیست؟ استاکر به معنی ساده یعنی کسی که شبانه روز یک نفر رو دنبال میکنه و به صورت مخفیانه سعی میکنه از همچی اون شخص با خبر شه... اشکی شدن به چه معناست؟ به معنای ناراحت شدن یا جمع شدن اشک توی چشم که من میخواستم یکم جذاب تر بنظربیاد برای همین از واژه ی اشکی شدن استفاده کردم..
موضوع دوم اینکه این داستانی که دارم مینوسم شخصیتش خود شماها هستید.دوستان، یعنی کسایی که میگم میشه مارو به داستان اضافه کنی، میخواستم بگم که توی داستان شخصیت y/n شمایید.. اگر هم میخواید میتونم از اینجا ببعد شخصیت y/n رو حذف کنم و خودم رو جایگزین کنم و اگه دوست داشتید شما ها رو به داستان اضافه کنم هر کی دوست دارم ولی اون وقت شماها یک شخصیت نقش دوم یا سوم هستید.. تا قسمت بعد بای بای.. حمایت فراموش نشه ^^
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعد می خواممممم
😂
پارت بعدددددد :D
😂❤میزانی صبر و تقوا
چشوم چشوم 😂💖
پارت بعد می خوایم یالا یالا یالا
😂😂صبر تقواااا
وی نیز منتظر پارت بعد می باشد
واز سرور تقاضای پارت بعد می کند
نوشتمش منتظرم ناظران گرامی ثبتش کنن
یسسسس
اوکی حالا که خواستی شخصیت اضافه کنی من میام 😁
اولین لایک داستان قبلیت از من بود فکر کنم :D
خدایی نایسسسسس فقط یکم فاصله بین حرف زدناشونو بیشتر کن چشم درد گزفتم 🥲💖
نه من ۱دقیقه بعد ثبت لایک کامنت گذاشتم 🗿🗿🗿
من بعدا اش کامنت گزاشتم اما دومین امجام تستش مال من بود یعنی اولین پارت داستانش 🥲
یک بیوگرافی از کاراکترت میتونی به من بدی تا توی داستان اضافه کنم؟^^
حتماااا تا امروز میدم :)💖
من نفر اول به عنوان اولین فنت کلا از بچه ها یه یسری ترم اولی درست کن یه ایده دیگه تا الان هرچی با یور نیمه نوشتی انگار کرکتر خودت بوده خودتم تو داستان باشی باحال میشه
راستی میگی ایده ی خوبیه. اریگاتو ^^
^^
نمی تونم صبر کنم تا فردا پارت بعد بیاد
^^
بنظرم yn پاک کن چون خیلی ها از جمله من خیلی قشنگ نمی فهمیم که می صحبت می کنه کی اسمشو می گن
باشه پس شخصیت های که بچه ها میگن رو به داستان اضافه میکنم
بهتز از قبلی
سعی میکنم هر پارت بهتر از پارت های قبلی بشه
نایس
مرسی^^