باهام بمون

توی مهمونی تهیونگ تهیون رو میبینه که با یکی از دوستای قدیمیش حرف میزنه ولی چون میدونه اون پسر قبلا دوستش داشته خیلی اعصبانی میشه و...... ( توی ماشین) _ تو اعصبانی ایی؟ ...... ( ته جوابت رو نمیده) _ باز هم همون مشکل همیشگیه ...... ( اما بازم ته جواب نمیده) _ بهم بگو تهیونگ بازم؟؟ بازم همون مشکل همیشگیه؟! ..... + چرا این اتفاق دوباره و دوباره میفته؟! چرا تهیون؟ ...... _ چون تو زیادی حسودی...... + اون کدوم دوست پسریه که میبینه دوست دخترش با یه مرد دیگست و خوشحاله؟ .. ( داد میزنه) بگوووو کییییی

( داد میزنه) بگوووو کییییی...... _ تو به من اعتماد نداری..... ( داد میزنه) + چه جوری اعتماد کنم چه جوری وقتی تو اینجوری هستی؟ ...... _ توهم همیشه همینی اونجور که تو فکر می کنی نیست......اون فقط دوسته منه و بس میفهمی؟ فقط دوست همین...... + اون فقط دوستت نیست... اون دوست پسر قبلیته لعنتی..... _ بهت میگم اون فقط یه دوسته...... ( داد میزنه) + فقط دوستت ؟...... تو فکر می کنی من احمقم تهیون؟ ..... _ اصلا میدونی چیه؟ بیا بهم بزنیم ..... ماشینو نگه دار......+پس تو واقعا می خواد. ای بهم بزنی...... ( داد میزنه)_ به خاطر اینکه دارم درد میکشم......من دوست داشتم ولی تو بهم اعتماد نداری.....( داد میزنه)+ تو چرا داری این کارو باهام می کنی ؟ .... چراااااا؟..... چرااااا؟ ..... تهیون ساکت شد میترسید چیزی بگه که بعدا پشیمون بشه

وقتی رسیدن خونه هر دوتاشون به اتاق جدا رفتن و درو محکم پشت سر خودشون بستن..... تهیون اومد توی سالن و همین طور تهیونگ پشت سرش اومد....... تهیونگ به دیوار تکیه داده و به تهیون نگاه عصبی می کرد..... + میتینگ امروز رو دوست داشتی؟.....چون اون پسر هم بود؟..... دوسسششش داشتی؟...... _ باز شروع نکن...... ( با فریاد)...... +برو خونه ی همونتو در هر صورت اونو میبینیش...با اینکه میدونی ازش خوشم نمیاد......( تهیون با فریاد) _ پس من کی دوستامو ببینم..... ( ته با فریاد)..... + اون دوست تو نیست اینقدر دروغ نگو.......پس چرا پیشش بر نمیکردی؟ . ..... ( تهیون با فریاد) ..... _ اره واقعا چرا زودتر اینکارو نکردم ؟...... + میشه بگی من چیم؟...... ( با فریاد).... _من کیم برات؟

تو هیچوقت برای من وقت نداری دقیقا زمانی که بهت نیاز دارم........ ( با داد) .... + موضوع رو عوض نکن..... ( با داد)...... _ من می خواستم قبلا بگم چرا برای من وقت نداری.؟ من دوست دخترم چراااا هوم؟ چراااا؟ . .....( با داد) .... _ موضوع رو عوض نکن...... و میزنه توی گوش تهیون..... اون واقعا نمی خواست همچین کاری رو بکنه فقط یه لحظه کنترلش رو از دست داد...... تهیون گریش می گیره..... _ برو برو دیگه نمی خوام ببینمت....... تهیونگ سعی کرد به سمت تهیون بیادتا ارومت کنه . ... ( با ترس) ..... + بیبی....._ دستت رو بکش..... . . تهیونگ سعی کرد تهیون رو بغل کنه..... + منو ببخش..... _ برو گمشو....و میزنه توی گوش تهیون و تهیون به سمت اتاق میدوه ......... تهیونگ سویچ ماشینش برداشت رفت خونه ی نامجون و جین.......... جین : تو کار اشتباهی کردی مطمئنم خیلی از این رفتارت ناراحته......... نامجون : سعی کن باهاش حرف بزنی و ارومش کنی.....اخه مرررد . ... یه دخترو زدی؟ . .... این کار ازت بعیده

( با عصبانیت) + خودمم میدونم . .... میدونم خشن بودم..... ولی هنوزم می خوامش......من عاشقشم دوسش دارم تا اخرش ..... من بهش همه ی عشقم بهش دادم دلم خیلی براش تنگ شده ولی الان دیگه ندارمش......الان چیکار کنم ... چیکار کنم الان که حسادت لعنتیم کار دستم داده من چه جوری باید بدون اون زندگی کنم........ ( چند روز بعد).....تهیون توی ماشین دوستش بود . ... اهنگ گذاشت و صدای تهیونگ توی ماشین پیچید..... تهیون لحظه ایی تمام خاطراتش براش زنده شد بغض کرد ولی نمی خواست گریه بکنه....... تهیون نتونست بغضشو از بین ببره و شروع به گریه کردن کرد . ... یهو برای تهیون یه پیام اومد.... وقتی بازش کرد دید تهیونگ براش پیام صورتی براش فرستاده دلش برای صدای تهیونگ تنگ شده بود پس سریع پیام رو باز کرد..... + می خواستم بگم من تو و همه ی خاطراتمون رو یادمه اون روز های با تو رو خیلی دوست داشتم روز های با تو قشنگ ترین روزام بودن . ... من با... من با تو خوشحال بودم . ... بخاطر همه چیز ممنون...... واقعا بابت اون روز که زدمت متاسفم لطفا مراقب خودت باش چون دیگه نیستم مراقبت باشم.... تهیون سریع به خونه ی تهیونگ رفت......+ تو اینجا چیکار می کنی....... سعی کرد که درو ببنده...... تهیون در روز به زور هول میده و..... _خواهش می کنم نرو...... (با داد) +برو نمی خوام بهت صدمه بزنم تو پسرای بد رو دوست نداری..... ( با داد) .... _ بهت میگم نرو....... تهیون تهیونگ رو محکم بغل کرد.......( با گریه)_ ببخشید....تهیون سرشو گذاشت روی سینه تهیونگ...... +منم بهت نیاز دارم..... توهم دیگه نرو دوست دارم تهیون