سلام بچه ها ببخشید دیر شد نزدیک به ۶ بار نوشتمش و بچه های فامیل زدن زیر دستم و پاک شد😐 امیدوارم از پارت لول خوشتون بیاذ لایک و کامنت یادتون نره❤ ناظر عزیز خواهش میکنم منتشر کن🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
از زبان مرینت: آلارم گوشیم زنگ خورده بود این یعنی اینکه باید برای دانشگاه زودتر آماده میشدم.
حدود یک هفته ای می شد که مونارک معجزه گرها را گرفته بود.. تو این مدت خیلی ناراحت و بی حوصله بودم هر روز منو کت نوارمیرفتیم گشتزنی تا مطمئن بشیم خطری شهر رو تهدید نمیکنه🏙
از اونجایی که خیلی ناراحت بودم کت نوار هی بهم روحیه میداد و منو میخندوند و باید بگم کارهایش بی تاثیر نبود ☺️
یه لحظه به خودم اومدم ای وااااای باید زودتر لباسامو بپوشم 😱
رفتم سمت کمد لباسام لباس عروس کوتاه لی پوشیدم که به زانوهام
می رسید آستین هاش کوتاه بودند و انتها شون چین خورده بود و به وسیله کمربند کمرش تنگ شده بود و پایین لباس با یک پارچه گلگلی با گلهای صورتی، البته زمینه پارچه مثل لباسم بود، تزیین شده.👗
بود موهای سرمه ای مو باز گذاشتم و یک لیپ گلاس صورتی کمرنگ زدم
یه نگاهی به خودم انداختم و زود رفتم پایین برای صبحانه🥞🍳
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
29 لایک
عالی مرسی
داشتم غش میکردم😍🥳..برم بعدی رو بخونم 🌴
عالی بود😍
عالیییییییی
به قول کت نوار مخسی😊
عالی بود لطفا هرچه زود تر پارت بعدی رو بنویس و اگه میشه به تستام سربزن
فردا پارت میدم و حتما سر میزنم
های گایز 💖💖
لطفا تو تستام و مسابقه
هام و چالش هاش شرکت کنید
پشیمون نمیشید 💖💖🥺🥺
فالوم کنید بک میدم💖💖🥺🥺
حتما🌹🥰
آجی میشی ؟
حنانه 13 ساله
البته بیا پیوی
هیچی توی پیوی نی 😐!
فالویی بک بده
عالی بود 😍❤💜
مخسی
اولین کامنت