لطفا منتشر شه🌷🕊
مرینت: با گفتن از خونه میرم مامان جیغ بلندی کشید که ترکیبی از حرص،خشم و عصبانیت بود. قبل از اینکه مامان چیزی بگه سریع از اتاق نشیمن بیرون رفتم و پالتوم رو از جا لباسی کنار در برداشتم و از در خونه خارج شدم و به حیاط رفتم. تند به سمت در حیاط رفتم که سوار ماشین بشم ولی جلوی در بنجامین رو دیدم: مرینت..چیشده کجا... سرعتم و کم کردم و گفتم: عمو بنجامین؟ شما اینجا چیکار میکنین مگه شیفتتون شب نیست؟. شونه هاش رو بالا انداخت و گفت: شیفت اضافه وایستادم تو چرا انقدر عجله داری؟. همینطور که داشتن جلوی فوران اشک هامو میگرفتم گفتم: چیزی خاصی نیست.. فقط..فقط میخوام برم بیرون همین. با شک و تردید گفت: خب..باشه. دروازه رو برام باز کرد و ازش بیرون رفتم. ماشینم جلوی در پارک شده بود و تکون نخورده بود، سوار شدم و روشنش کردم. قبل گاز دادنم لبخندی به عمو بنجامین زدم و براش دست تکون دادم..اونم دستش رو تکون داد و لبخند زد. گاز ماشین رو گرفتم و از عمارت دور شدم...دقیق نمیدونستم میخوام کجا برم پدرم که منو از خونه بیرون کرده بود، شرکتم که شرکت اون بود نمیتونستم برم. الیا هم که الان سرکار بود..میخواستم مثلا بهشون نشون بدم که بهشون احتیاجی ندارم و میتونم رو پای خودم وایستم ولی چرت گفته بودم، هیچ دوستی هم هم جز الیا ندارم که برم خونش و یه مدتی اونجا بمونم. همینطور که رانندگی میکردم تو فکر فرو رفتم: باید هرچه زودتر کاری برای خودم میکردم نمیتونستم تو خیابون ها سر کنم که! منو بکشن هم دیگه عمراااا پام رو توی اون خونه نمیزارم، واسه چی باید برم تو خونه ای که منو نمیخوان..بچه که نیستم خیر سرم ۲۳ سالمه الان تموم همسن سال های من یا کاره ای هستن یا ازدواج کردن و بچه دارن..چرا دارم چرت میگم!؟. هوفی کشیدم و همینطور که چشمم به جلوم بود گوشیمو از تو جیبم در اوردم . اولین کاری که باید میکردم پیدا کردن یه خونه بود برا همین رفتم تو سایت اگهی خانه تا یه خونه مناسب برای اجاره پیدا کنم. نه دنبال یه خونه ی بزرگ بودم نه خیلی کوچیک، یه چیز مناسب با پول تو کارتم..وایستا نکنه مثل فیلم هاست که مرده کارت زنه رو مسدود میکنه! وای فکر نکنم بابا دیگه در این حد بدجنس باشه..مثلا بچشم باید هوامو داشته باشه... بــــــــــــــــــــــــوم!!!
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
28 لایک
ثمین چرا نیستی
ج چ: فوبیا هیولاها😂 و ارتفاع
رنگ مورد علاقه بنفش🧐
حیوون موردعلاقه خرگوش
فوبیا ارتفاع درسته رنگم درسته🥲♥😂
ول حیوون اشتباهه چون من اصن از هیچکدوم از حیوونا خوشم نمیاد و میترسم 😂😐🤝
😂😂
عالی بود
ممنون
خانومي بعدي كو ؟
ببخشید اصلا حوصله نوشتنش رو ندارم...
عالی بود اجی 😉
ج چ فوبیا : اممم بنظرم یا تاریکی یا ارتفاع رنگ :رنگ هم خودت گفتی دیگه بنفش
ووووو حیوون: سگ یا گربه
درسته ؟
ممنونم رزیتا تو هستی؟؟؟😄🤌🏼
فوبیا درست گفتی ارتفاع
رنگ هم درسته ولی حیوون اشتباهه 🤌🏼
عالیییی
مرسییی 💕
طفلی مری🫀🤝🏻
:)🙌🏻💕
مثل همیشه بیست بیست
سپاس=)
عالییییییییییی بعدییییییییی
مرسییی هنوز ننوشتم
عالی
ممنون