10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Maria انتشار: 2 سال پیش 81 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
لایک یادت نره❤
علامت ها(تا کارم راحت تر بشه البته با اسم میزارم جا های حساس با علامت): مرینت🐞_تیکی❤_ادرین🐈_پلگ🖤_ماریانا💝_مارتین💙_ایلدا🦄_ادرینا💛_ارینا🍋_اردین🍍_سانست شیمر🔥_ررتی💎_توایلایت💜_رینبودش🌈_فلاطر شای🌸_پینکی پای🍰_اپل جک🍎_اپل بلوم🍏_اسکوتالو🦅_سوئیتی بل🏵_خودم🍑_ (بچعا من فعلا از اسم استفاده میکنم برای این هم علامت گذاشتم تا اگه خواستم استفاده کنم یادتون باشه) 👉🏻👉🏻👉🏻بعدی👉🏻👉🏻👉🏻
راستی الیا ندیده پرنسس) الیا:مرینت مرینت ممررییننتت بسه چقد میخوابی امروز پادشاه احضارت کرده بلند نمیشی باشه بس بگیر که امدم"ملافه را برداشتم دیدم بعله مثل همیشه پرنسس خانم نگهبانشو بسه و گذاشته جای خودش "وای از دست تو مرینت(نگهبان🔪)خواهش میکنم بزارین برم حاضرم برم جنگ ولی از شاه دوخت مراقبت نکنم الیا:تنابش را باز کردم که سانست امد سانست:الیا مرینت بیاد ررتی لباس وای دوباره مرینت فرار کرد🤨😐😑 الیا:بعله😐😑 سانست:خاک🤦🏻♀️الیا:بیا بریم جنگل پیداش کنیم اه سانست:بهش که نگفتی الیا:چی اها اونو میگی نه حالا بیا بریم دنبالش(پیش مرینت)مرینت:مثل همیشه از قصر فرار کردم و امدم به جنگل تا تنها بتونم از طبیعت لذت ببرم تیکی مری... مرینت:نذاشتم حرفشو بزنه تیکی میدونم میخوای بگی هنوز معنی امدنت به اینجا را نمیفهمم اره تیکی:راستش اره و یک سوال دیگه داشتم مرینت :چیه تیکی :تو هنوز نمیخوای ازدواج کنی تو چند سال دیگه ملکه میشی مرینت:تیکی من تنهایی قوی ترم بابا کر میکنه من قوی نیستم 😠😩 تیکی :خیل خوب بیا بریم قدم بزنیم مرینت:اااههه بریم داشتیم قدم میزدیم که یکی با طناب گرفتم اون اپل جک بود😑 اپل جک: مرینت این ۲۶ شومینبار توی این ماه جون مادرت دیگه ول کن مرینت:الان واقا دلم میخواد کلت را ببرم اپل جک:بعدان تصفیح حساب میکنیم حالا بیا برگردیم که پردرت باهات کنی تصفیه حساب داره مرینت:وای خدااااا هروقت احضارم میکنه بیرون امدنم به خدا چون همش از ازدواج حرف میزنه اهههههه اپل جک:غر نزن مرینت:بستم به اسم و با چند تا نگهبان داشتن میبردنم قصر تیکی عین خیالش نبود😑 مردم:سلام پرنسس همه تزئین کردم و گفتن سالام پرنسس مرینت تا قصر هیچی نگفت و بردنش تو اتاق اپل جک :اوردمش بچها ررتی چه عجب بجنب این لباسو بپوش مرینت :چی امرا ررتی:خودم میکنم تنت ها بپوش
(لباس مرینت)
مرینت :ررتی من از اینجور استین ها بدم میاد ررتی:یک نقشه به سرم زد😁😈"میدونم تو از لباسام متنفری هیچ کس عاشقشون نیست نه مرینت:نمیتونستم به اون چشا نه بگم پس گفتم باشه ررتی :عالیه بیا بپوشش مرینت:از ناجاری پوشیدمش و رفتم پیش بابا با چند تا نگهبان وای خدا الان باید سخرانی های اقا گوش کنم (بریم پیش ادرین )ادرین داشتم تمرین شمشیر بازی میکردم که پدرم گفت دنبالم میدونستم قراره دوبار از ازدواج حرف بزنه گابریل :ادرین میدونم الان میدونی میخوام چی بگم تو از ازدواج خوشت نمیاد درسته میدونم ولی ادرین:پدر من تا الان صد تا پرنسس را ملاقات کردم همشون مقرور و به زیبایی اهمیت میده گابریل:خیل خوب تو دوست داری دختر رویاهات چه اخلاقی داشته باشه ادرین :اههههه باشه با اینکه نمیخوام بگم چاره ای ندارم من دوست دارم که یم دختری باشه که واقا علاقه بهم داشته باشه و به زیبایی زیاد اهمیت نده بزار خلاصه کنم میخوام اخلاق و رفتارش مثل من باشه با اینکه همچین دختری وجود نداره گابریل :خوب ما دوتا پرنسس انتخاب کردم یدونه اون دختر عموت و یک دختری انور سرزمین ادرین اون کیه😑🤨 گابریل:"بردمش سمت یک عکس از پرنسس گابریل :معرفی میکنم پرنسس مرینت دوپنچنگ از سررمین اکستریا ادرین:از رو عکس معلوم بود از اون دخترا این ظاهر زیبایی هم داشت بهتر از لایلا گابریل :ما فردا به همرا خوانواده لایلا به اکستریا برای دیدن پرنسس میریم برای انتخاب نامزدت ادرین:بنظرم بد نباشه گابریل پس برو استراحت کن ادرین:چشم
(حالا پیش مرینت) مرینت:رفتم وارد اتاق پادشاهی شدم بله پدر با من کار داشتید تام:خوب عزیزم انگار امروز هم فرار کردی نه مرینت :واییییی😫😫😫 تام :حالا بگذریم ما فردا مهمون داریم که برای خواست..... مرینت:وای دوباره خاستگاری 😫😫😫 سابین :عزیزم بزار من ادامه بدم مرینت گوش کن میدونم تو از اون پرنس هایی که خیلی مغرورن بدت میاد اما ایندفعه فرق داره تو بزار بیان بعد تصمیم بگیر شاید پسره از تو خوشش نیومد تام :درسته یک دختر دیگه هم هست که دختر عموشه و بت خوانوادش میاد اونا تا یک ماه میمونن تا ببینیم که کدوم از این دخترا با پرنس هست مرینت:باشه پدر همین یک بار ولی اگه خوشم نیومد لطفا... تام :باشه دیگه حرفی از ازدواج نمیزنیم مرینت:واقااااا البته به این معنی نیست که سریع بگم نه اگه انقدر تعریف میکنید باشه امتحان میکنم تام :الان میتونی بریم اونا فردا میان باید یک لباس عالی داشته باشی و دو یا سه تا کار را از لیست انجام بدی مرینت چشن سابین :الیا بهت تو کامل کردن لیست کمک میکنه مرینت:ممنون خدافظ سابین و تام :خدافظ (بعد رفتن مرینت) تام :وای از دست این دختر سابین:نگران نباش
مرینت:اهههه از این کار های پرنسسی بدم میاد الیا:اه غر نزن بیا اولین شیرینی مرینت :اخجون بیریم😋 الیا:😂🤣مرینت:کوفت😐😑خوب گشنمه😋😫 الیا :باشه بیا بریم تا منو نخوردی (پیش پینکی)پینکی اپل جک:سلام الیا سلام مرینت مرینت:سلام پینکی سلام اپل جک برای تست امدیم پینکی:عالیه یک شیرینی جدید به اسم ماکارون رنگین کمان اخترا کردیم اپل جک: بیا بچش مرینت: وای چقد خوشگله(عکس ماکارون☝🏻☝🏻☝🏻)مرینت:امممم😋😋😋خیلی خوشمزست الیا:درسته اینا عالیه حالا بجنب بریم بخش بعدی لیست مرینت:اممم باشه الیا:بعدی موسیقی مرینت باشه بریم
خوب بچها اینم از پارت اول لطفا لایک کنید و حمایتم کنید(انچه خواهید دید:مرینت:خوشبختم.........لایلا:نزدیک ادرین نشو......... ادرین :بنظر دختر خوبی............سانست:چی گفتی........ادرین:وای خفاش........)اینم انچه خواهید دید
شرایط پارت بعد:(7 لایک ❤ 10 کامنت 🏵 15 بازدید🍑)
تا پارت بعد بای
❤❤❤❤❤❤❤❤
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
عالیییی
وای من داستانتو همششششش گم میکنم امروز دیدم پارت جدیدو دادی تو صفحه اصلی اومد اومدم ادامشو بخونم😂🧡
عالی😍❤❤
اجی پیشنهاد میکنم به جای علامت همون اسم هارو بزاری خوندنش راحتتره و برای خواننده خسته کننده نمیشه💕
منظورت چیه
یعنی مثلا مرینت میخواد حرف بزنه ❤ نذاری همون اسمشو بنویسی
مرینت:
دقیقا حفظ برام سخته 😐
کارکترای داستان خودمم یادم رفته😐😂
اره من اینارو توی اکانت قبلیم گذاشته بودم تا پارت ۹ برای همین تا پارت ۹ توی این اکانت میزارم بعد ادامه میدم
قرارنیستتفاوتهامانعدوستداشتنباشهویلی-
هایبابتتبلیغمتاسفمخودممرواعصابمه..
اینرمان¹⁹⁰⁸منهستکهپارتاولشاصلاحمایتنشد؛
میتونیدلمنروشادکنیوبهشسربزنی)))))
میدونستیدملکهالیزابتوتیلوروجومونگتوتستاخرمدارنبندریمیرن؟
کامنتمبدید..
سیع میکم سر بزنم اخه یکم سرم شلوغه باید همه چیو مثل اکانت قبلیم کنم و به همه فالوورام خبر بدم
ولب باز سر میزنم😊
عالیییییییییییییییییییی
11دقیقه اولین لایک و کامنتو و بازدید
بعدی😍
😁