بلونا : تو یک فضای خالی و سیاه بودم و فقط دو تا آدم میدم . یک زن که مثل من مو هاش سفید بود ولی چشماش آبی ! و یک چشم آبی و مو سیاه ( آلفی رو به یاد دارید ؟ برادر فلورا ) مرد گفت : فلورا من از این دنیا میرم ولی حواست به پسرم باشه لطفا پیداش کن ! زن گفت : برادر! من پسرت رو پیدا میکنم ازش محافظت میکنم ولی تو من را ترک نکن! مرد با یک لبخند آخرین جمله اش رو زمزمه کرد : فلورا ازش پسرم خواهش کن رگ خونش رو مخفی کنه هر چیزی به اسم رایسان باید نابود بشه . زن زجه میزد : برادر ! اون صحنه واقعا غم انگیز بود . رفتم سمت زن ، سعی کردم لمسش کنم ولی نتونستم ! زن محو می شد . رایسان اسمشون تو کتاب تاریخ بود که آقای بایت درس میداد : رایسان هان خاندان دوک قوی و معروف . شمشیرزن های ماهر امپراطوری ، کابوس میدان های جنگ ، پرورش دهنده های امپراطوریس های امپراطوری ، جادوگران باهوش امپراطوری . میگن آخرین خون دار رایسان ناپدید شد و دیگر پیدا نشد . ناگهان زن برگشت سمت من ، تو چشمان زل زد و بعد لبخند زیبایی زد و گفت : فرزند من! خون من هموز در رگ های یکی جریان داره ! حواست رو جمع کن پرنسس من ! تو نفرین شدی تا سرنوشت خاندانت رو تغییر بدی ! من نمیگم خوب باش ! من راهنمای خودم رو برات فرستادم تا راهنماییت کند ! به هرچیزی که میبینی خوب فکر کن ، تو جادوت از من قوی تره ! سرنوشتی که برای رویس ها نوشته رو تغییر بده !
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
زود تر. ارت های بعد رو بزار
چشم
بسیار عالی
مرسی
ملودیمو بهم پس بدهههه:)💔
2 بار گذاشتم رد شده
نههههه😭😭😭😭
ببین اول جواب اون دوتا سوال بده بعد به نظرم آلفی برای اینکه اقیانوس با کسی کاری نداشته باشه گفت نباید نامی از رایسان ها باشه
یه جورایی آره ولی پارت بعد می فهمید
ج.چ: فک کنم م.)@رده🗿
غلطه
صحیحهههه🗿
چون مال صدسال پیش بوده
پس نتیجه میگیریم
در زمانه حال داستانمون
م*!رده ها ها هاااا🗿
آره م.ر.د.ه ولی ما تو داستان هنوز از خون رایسان داریم
حیحیحیحیحی🗿
عجب🗿
عالیییی
مرسی
ج چ:چرایه لحظه رفتم توفاراینکه دامادفلورا(جوهان بودفک کنم)پس آلفیه😂.البته من دخترخودم شدم روکامل نخوندم همینطوری یه چی گفتم.
یه چی نگو برای خودت خواننده ها رو گمراه نکن راستی میگم چرا من نمیتونم هیچکدوم از تست های تو رو لایک کنم؟
داستانات معرکه است ولی نه میتونم لایک کنم نه کامنت بدم تستچی گاهی اوقات بازیش میگیره
عالییییی بود
پسر الفی شاید بخاطر جادوی سیاه مخفی شده یا فرار کرده یا تو جنگ نور تاریکی اقیانوس یه بلایی سرش آورده بین این دو گذینه مغزم میکشه
میگم بلونا جنگ یاد میگیره؟ 🥺
مرسی
هیچکدوم اگه برید بیوگرافی رو بخونید و روی شخصیت ها تامل کنید می تونید بفهمید
آره یاد میگیره
کیااااااا شمشیرررررررررر 🤩🤩🤩🤩🤩
عالیههههههههه
عالی بود 😍😍
چ.ج۱: بلونا پرنسس ، ولونا زن کامرون ، روینا مامان بلونا ،ارینا خواهر ایزنا ، ایزانام نفرین شده است .
ج.چ۲: والا نمد
تام ع.اش.ق کیه بعد کارلوس پسر ماتریس هست
مرسی
دست بزنید برای بهترین حافظه داستان
مرسی 💖
کلا حافظه قوی دارم 😁
برعکس اینکه حس بویایی ندارم
تام عاشق دختر بارون موریر هست که زیاد پر رنگ نیست
و اینکه کارلوس و کامرون پسر پاتریس هستند
ماتریس
زیبا بوددد. خب ملودی منو کی بهم میدی؟
مرسی
امشب