6 اسلاید صحیح/غلط توسط: Mari انتشار: 2 سال پیش 174 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
علامت ها: آدرین:£ مرینت:& نینو:÷ آلیا: × لایلا:℅جونیور:+ زویی:# لوکا:$ سابین:* گاکامی:¶ کلویی:€ تام:√ خانم بوستیه:^ سابرینا:® جولیکا:@ الکس:° گابریل:~ رز:∆ آقای داماکلیس:¢ ناتالی:°
لطفا حمایت کنید ⛅️🍓
لطفا توضیحات رو بخونین چون علامت کاراکترا هست-!
P 3
✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
اومدم داخل حیاط که احساس کردم دو تا دست جلوی چشمام و پوشونده،
و صدای کسی که چشمام و پوشونده گفت:
حدس بزم من کیم؟؟!
ترس و کنجکاوی کل وجودم و فرا گرفته بود نمیدونستم کی چشمام و پوشونده من هیچ دوستی توی این دبیرستان نداشتم!! حتی صدای این شخص و نمیشناختم!
&: مهم نیس کی هستی، فقط دستاتو از رو چشام بردارد خوشم نمیاد از اینکه دستات رو چشامه!!
℅: این رفتارت باهام رو دوست ندارما!!!
&: منظورت از این حرف چیه؟؟!! تو کی هستی؟؟
℅: خودت چی فکر میکنی یعنی دختر عمو تو نمیشناسی؟؟!
میخواستم با دستام دستاش شو از روی چشمام جدا کنم که این حرفو زد.
زیر لب با خودم گفتم : دختر عَ عمو؟؟!!
اِ اِ امکان نداره لایلا!!!
℅:هنوز منو نشناختی؟
خیلی بهم بر میخوره ها!
_خیلی شوکه شده بودم!)
&: لا ، لایلا؟؟؟؟؟!!!!!!!
℅:آره عزیزم، فکر کنم اصلا انظار منو نداشتی از من خوشت نمیاد؟(با کینه و تنه)
از زبان مرینت:
کم کم دست هاش از روی چشمام برداشته شد
اونقدری ترسیده بودم که تپش قلبم و به وضوح می شنیدم
لایلا:از آخرین دیدارمون تو بچگی خیلی میگذره
دلم واست تنگ شده بود
&:مَ مَ ممنون
℅:انظار دیدن منو نداشتی یا آدمی خجالتی هستی؟
&: نه نه نه خجالتی نیستم، فقط شوکه شدم همین
℅:واقعا؟؟
&:دروغم کجا بود؟
_ یه پوزخند محوی زد و گفت)
℅:راستی میدونستی یه دانش آموز جدید داره میاد که پسره و اسمش آدرینه؟
_منظورش از این حرفا چیه؟؟)
&:نه چطور؟
_ یکی از دستاشو به علامت تمسخر گذاشت روی شونم گذاشت و گفت)
℅:بخاطر این میگم چون دست و پاتو وقتی اون میاد گم نکنی! (با شوخی اما تنه)
این حرفو گفت و رفت...
حالم ازش بهم میخوره همیشه حرفاشو به شوخی میندازه
اما تنه میزنه اون واقعا میره رو اعصابم!
حالا این دانش آموز کی هست؟
فکر کرده همه مثل خودش روانین که واسه یه پسر غش کنن!
.
.
.
در حیاط باز شد
یه پسره اومد تو، چون خیلی ازش دور بودم نمیتونستم قیافش و ببینم فقط از قد بلند و اندامش معلوم بود که یه پسره! اومد جلوتر، تونستم ظاهر شو ببینم دست راستش تو جیبش بود، موهاش طلایی بود و چشماشم رنگی.
اما نتونستم بفهمم چشاش چه رنگیه!
سرم و چرخوندم که دیدم نصف دخترا دارن واسش جیغ میکشن و غش میکنن! سعی داشتم واکنش لایلا رو ببینیم اما هر چقدر نگاه کردم نبودش.
مگه این پسره چی داره؟
بیخیال بابا !
چند لحظه گذشت، و همه کم کم رفتن توی کلاساشون، منم رفتم، داشتم از پله های حیاط مدرسه بالا میرفتم که نفس کم اوردم اما اهمیت نمیدادم.
با یکم پرس و جو تونستم کلاسم رو پیدا کنم. یدونه نیمکت خالی پیدا کردم و نشستم روش و موزیک آرامش بخش از پلی لیستم پیدا کردم و پخشش کردم چشام و بستم به امواج دریایی که از موزیک پخش میشد گوش کردم باعث شد به لایلا و افکارم فکر نکنم و آرامش پیدا کنم حس خوبی بود ذهنم خالی از مشکلات روزمره بود.
یکدفعه ای احساس کردم یکی یدونه از سیم های هندزفری رو از گوشم در اورده! سرم و چرخوندم تا ببینم کیه
همون پسره لوس بود
با چشم غوره (به احتمال زیاد اشتباه نوشتم) داشتم قورتش میدادم. بهش رو کردم و گفتم:
&: چی میخوای؟!!
£: فقط میخواستم بشینم سر جام!!!!...
&: مگه جا قحطه؟
برو یه جایه دیگه!..
من حوصله ندارم....
£: ببین من ادم خوش اخلاقیم دارم با زبان ادمیزاد بهت میگم برو اونطرف تا با هم بشینیم
&: منم بهت گفتم نمیرم اونطرف
از جام جم نمیخورم..!!!!
£: ای احمق لجباز!!!!!!
&: چی ز*ر زدی؟؟؟!!!!!!!!!
نتونستم توهینشو تحمل کنم بخاطر همین موهاشو از ته گرفتم و کشیدم
&: با کی بودی آشغ*ال؟؟؟؟!!!!!!!
£: آییییی ولم کن وحشی مگه دیوونه شدی!!!!!
&: آره من دیوونم ولی اینو بدون اگه تورو نکشم ول کن نیستم!!!!!!!!!
£: من اصلا یه دختر و نمیزنم اما بنظرم تو دختر نیستی بیشتر شبیه یه حیوونی!!!!!!!!
بعد اینکه اینو گفت اونم موهامو گرفت و از ته کشید
&: تو الان به من گفتی حیوون؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!
£: اره به چیز دیگه ایم میشه توصیفت کرد آخه؟؟!!!!!!!
وقتی اینو گفت وحشی تر شدم و با پاهام ؛ پاشو لگد کردم
£: آآآیییییییییییییییییییییی
همه بچه ها دورمون جمع شده بودن و تشویق میکردن و میگفتن : دعوا!!!!! 😂
دعوا!!!!! 😂
دعوا!!!!! 😂
وسط جمعیت لایلا رو دیدم که داره بهم پوزخند میزنه!!
اون لحظه میخواستم برم و چشای لایلا رو از کاسه در بیارم!!! اما ولش کن اول باید این پسره عوضی و بکشم!!!!(اوه مای گاد چه خشن شوهر گیرت نمیادا!!!😂😂😂😂)همینجوری داشتیم همدیگه رو به چ*خ میدادیم که در باز شد و معلم اومد تو
وقتی مارو تو این وضع دید چشماش اندازه ی پرتغال شده بود دهنش از تعجب وا مونده بود
£: ول کن ول کنم!!!!
&: برو بابا فکر کردی بچه زرنگی؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
اول خودت ول کن!!!!
^: ساکت!!!!!!!!
با دادی که معلم زد هممون عین بچه ی آدم نشستیم سر جامون
^: شما دو تا اسماتون چیه؟؟!!!
&: مرینت دوپن_چنگ
£: آدرین آگرست
^: مرینت و آدرین جفتتون برید دفتر مدیر تا تکلیفتون مشخص بشه !!!!! (یاد مدارس ایران افتادم😐😂 💔)
نتونستم صدامو بِبُرَم و همینجوری نا عادلانه برم تو دفتر بخاطر همین گفتم... :
&: اما خانم این اول به من توهین کرد...!
این عادلانه نیست!!!!!
£: آره جون عمت تو بودی نذاشتی بشینم سر جام!!!!!!
^: هر جفتتون ساکت شید!!!
بجای عذر خواهی دارید بازم با همدیگه بد رفتار میکنید!!!
نگفتم برید دفتر؟؟!!!!
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
داستانت عالی بود ولی 2 سوال دارم
لوکا و کاگامی رو کی وارد داستان میکن؟
پارت بعدی کی میاد؟
قراره بلاخره بیان اما توی پارت های اینده
پارت جدید تو برسیه
اها مرسی که جواب دادی
اگه دوست داشتی یه داستانم با نام ما با همیم سربزن
عالییی بودددد
عالی بودددددددد
😊💛
عالیییییی
ج
۸
۷
۶
۵
۴