10 اسلاید صحیح/غلط توسط: sunflower انتشار: 2 سال پیش 115 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
بابا لنگ دراز اثر: جین وبستر
بابا لنگ دراز، یک رمان در سبک نامهنگارانه اثر جین وبستر نویسندهی آمریکایی است. این رمان اولینبار در سال ۱۹۱۲ منتشر شد. داستان دربارهی دختری جوان، بااستعداد و پر انرژی به نام جودی آبوت است، که مشغول تحصیل در کالج است. جودی در کودکی خانوادهاش را از دست داده است و از بچهگی با حمایت مردی خیر که تا به حال او را ندیده است زندگی میکند
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
بابا لنگ دراز عزیز، نزدیک دو ماه است که هیچ نامهای ننوشتهام و میدانم که نشانهی بیادبی من است. اما امسال تابستان کاری کردید که من شما را به اندازهی قبل دوست ندارم. میبینید چقدر رک حرفم را میزنم. نمیدانید چقدر حسرت خوردم وقتی که دعوت خانوادهی مکبراید به ارودگاه را نپذیرفتم. البته میدانم که شما قیم من هستید و هر چیزی را که بگویید من باید انجام دهم اما واقعا دلیل این کارتان را متوجه نمیشوم. این ارودگاه بهترین اتفاقی بود که میتوانستم در زندگیام داشته باشم. اگر من بهجای شما بودم میگفتم: خدا به همراهت دخترم همراه آنها برو و خوش باش، آدمهای جدید ببین و چیزهای جدید یاد بگیر. زندگی بیرون را تجربه کن و به اندازهی کافی استراحت کن تا برای یک سال تحصیلی سخت آماده شوی.
شازده کوچولو اثر: آنتوان دوسنت اگزوپری
شازده کوچولو، شاهکار آنتوان دوسنت اگزوپری نویسندهی فرانسوی است که در سال ۱۹۴۳ منتشر شد و تبدیل به یکی از پرفروشترین کتابهای جهان شد که بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه فروش داشته و به بیش از ۲۸۰ زبان و گویش ترجمه شده است. این کتاب در سال ۱۹۴۳ در نیویورک منتشر شد. همچنان از این کتاب سالی یک میلیون نسخه در جهان به فروش میرسد
در بخشی از داستان میخوانیم:
در این هنگام بود که روباه پیدا شد. روباه گفت: سلام! شازده کوچولو سر برگرداند و کسی را ندید، ولی مودبانه جواب سلام داد. صدا گفت: من اینجا هستم، زیر درخت سیب. شازده کوچولو پرسید: تو که هستی؟ چه خوشگلی!
روباه گفت: من روباه هستم. شازده کوچولو به او تکلیف کرد که بیا با من بازی کن. من آنقدر غصه به دل دارم که نگو. روباه گفت: من نمیتوانم با تو بازی کنم. مرا اهلی نکردهاند. شازده کوچولو آهی کشید و گفت: ببخش! اما پس از کمی تامل باز گفت :اهلی کردن یعنی چه؟
زنان کوچک اثر: لوییزا می الکات
زنان کوچک، رمانی از لوییزا می الکات، نویسندهی آمریکایی است. این کتاب به بیش از ۵۰ زبان ترجمه شده است و محل اتفاق این داستان در شهر بوستون، ایالت ماساچوست آمریکا است و زمان این داستان در اواسط قرن نوزدهم است.
داستان در مورد زندگی ۴ خواهر به نامهای مگی، جو، بتی و ایمی مارچ است، که در واقع با الهام از زندگی واقعی خود نویسنده با سه خواهرش نوشته شده است.
چهار خواهر، در نبود پدرشان که به جنگ رفته است، نزد مادرشان زندگی میکنند. مگ زیباترین خواهرشان است، جو روحیاتی پسرانه دارد و بسیار بازیگوش است، بت نوازنده است و ایمی هنرمند دلربایی است. زندگی آنها از لحاظ مالی دچار دشواریهایی شده است از این رو خواهران برای کمک به معاش خانواده دست به کار میشود. این کتاب در سالهای ۱۸۶۸ و ۱۸۶۹ در دو جلد منتشر شد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
شب کریسمس بود و چهار دختر خانوادهی مارچ بیش از هر وقت دیگری فقر را احساس میکردند. با از دست رفتن ثروت خانواده و حضور آقای مارچ در جبههی جنگ، هیچکدام از دخترها انتظار هدیهی کریسمس را نمیکشیدند. با این حال دختر بزرگ خانواده، مگ، بدش نمیآمد یک جفت دستکش ابریشمی داشته باشد. دختر دوم، جو، که عاشق مطالعه بود دلش کتاب آندین و سینترام را میخواست. بت از نواختن پیانو لذت میبرد و نتهای تازهی موسیقی یادگیریاش را سرعت میبخشید. ایمی نیز که کوچکترین دختر خانواده بود، دلش برای مدادرنگیهای تازه پر میزد.
هری پاتر و زندانی آزکابان. اثر:جی کی رولینگ
هری پاتر نام مجموعهای از رمانهای به سبک خیالپردازی به قلم نویسندهی انگلیسی، جی.کی. رولینگ است. این کتابها به شرح ماجراهای یک جادوگر نوجوان به نام هری پاتر به همراه بهترین دوستانش، رون ویزلی و هرماینی گرنجر، در مدرسهی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز میپردازند.
هری پاتر و زندانی آزکابان، سومین کتاب از مجموعه رمانهای هری پاتر اثر جی.کی. رولینگ است. قصه از آنجا شروع میشود که بعد از اینکه عمه مارج وارد خانهی خالهی هری پاتر میشود با هری درگیری پیدا میکند و هری ناخواسته باعث اتفاق ناگواری میشود، عمه مارج باد شده و مانند بادکنکی به هوا میرود.
هری از خانه فرار میکند و منتظر اظهارنامه وزارت جادو میشود زیرا انجام جادو برای افراد زیر هفده سال ممنوع است و هری فقط ۱۳ سال سن دارد. اما او سرانجام میفهمد که سیریوس بلک کسی بوده که پدر و مادرش را به ولدمورت فروخته و اکنون از زندان فرار کرده و حالا دنبال اوست و به همین دلیل وزارت برای او حکم اخراج نمیفرستد تا بتواند در مدرسه هاگوارتز در امان باشد!
هری در سالی سخت قرار دارد که همواره باید مواظب باشد که مورد حمله سیریوس بلک قرار نگیرد. اما در پایان مشخص میشود که سیریوس بلک پدرخوانده اوست و دوست صمیمی پدرش و کسی که پدرش را به ولدمورت لو داده پیتر پتی گرو بوده که خودش را به شکل موشی در آورده بوده و از قضا موش خانگی رون ویزلی بهترین دوست هری بودهاست. اما درست وقتی که همه چیز درست میشود و سیریوس موش را به شکل عادی برمیگرداند و همه به اینکه به وسیله او بی گناهی سیریوس را ثابت کنند امیدوار میشوند همه چیز نقش بر آب شده و پیتر پتی گرو فرار میکند.
در بخشی از کتاب هری پاتر و زندانی آزکابان میخوانیم:
چندی نگذشته بود که درس دفاع در برابر جادوی سیاه درس محبوب همهی دانشآموزان شد. در این میان فقط دراکو مالفوی و دارو دستهاش پشت سرلوپین بدوبیراه میگفتند. هر بار که لوپین از جلوی مالفوی میگذشت او با صدای نسبتا بلندی زمزمه میکرد: رداشو ببین! سر و وضعش مثل جن پیریه که توی خونهی ما کار میکنه. اما هیچ کس دیگری به لباسهای وصلهدار و نخ نمای پروفسور لوپین توجه نمیکرد. کلاسهای لوپین هر بار مثل اولین جلسه جالب و دوستداشتنی بودند. بعد از لولوخرخرهها به درس کلاه قرمزیها رسیدند. آنها موجودات بدجنسی شبیه به جنها بودند و در جاهایی که خون و خونریزی زیاد بود کمین میکردند.
آلیس در سرزمین عجایب اثر: لوئیس کارول
ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب، کتابی است که لوئیس کارول در سال ۱۸۶۵منتشر کرد. این کتاب داستان خیالی سفر دختری به نام آلیس را تعریف میکند که به دنبال خرگوش سفیدی به سوراخی در زمین میرود و در آنجا با ماجراهای عجیبی روبهرو میشود.
ادبیات آمیخته به خیال داستان را شکل میدهند و مفاهیمی عمیق را در قالب داستان بیان میکنند. آلیس در سرزمین عجایب و ادامهی آن، که آن سوی آینه، نام دارد در طی یک قرن و نیم بیوقفه تجدید چاپ شده است.
چارلز لاتویج دادسون با نام مستعار لویی کارل متولد ۲۷ ژانویهی ۱۸۳۲ در دیرزبری و درگذشته ۱۴ ژانویهی ۱۸۹۸ در گیلدفورد، استاد ریاضیات کالج کرایستچرچ دانشگاه آکسفورد، کشیش، عکاس و نویسنده انگلیسی بود. او جزء بزرگترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان جهان به شمار میرود.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
کرم ابریشم و آلیس مدتی در سکوت یکدیگر را برانداز کردند تا بالاخره کرم نیِ قلیان را از دهان درآورد و بیحال و خوابآلود رو کرد به آلیس. تو کی هستی؟ شروع دلگرم کنندهای برای گفتوگو نبود. آلیس من و من کرد که: راستش… درست نمیدانم قربان. یعنی نمیدانم الان کی هستم. یعنی… فقط میدانم صبح که بیدار شدم کی بودم. ولی از صبح تا حالا چند بار عوض شدهام. کرم ابریشم عبوس گفت: منظور خودت را توضیح بده. متأسفم قربان، ولی نمیتوانم منظور خودم را توضیح بدهم چون… چون من خودم نیستم. میفهمید؟ نمیفهمم
آنی شرلی. اثر: لوسی ماد مونتگمری
آن شرلی، نام یک شخصیت داستانی است که اولینبار در رمان آنی شرلی در گرین گیبلز ۱۹۰۸ نوشتهی لوسی ماد مونتگمری معرفی شد.
آن، در یتیمخانه بزرگ شده ولی در ۱۱ سالگی توسط خواهر و برادری سالخورده به نام ماریلا و متیو کاتبرت به سرپرستی قبول میشود و به گرین گیبلز در روستای اونلی میرود، آنی در آنجا بزرگ میشود، دوستان زیادی پیدا میکند، به دانشگاه و کالج میرود، ازدواج میکند.
از داستان آنی شرلی فیلمها و کارتونهای زیادی ساخته شده. مشهورترین این فیلمها ساختهی کمپانی سالیوان با بازی مگان فالوز و جاناتان کرومبی است. همچنین در سال ۲۰۱۷ سریالی از نتفلیکس با بازی امیبث مکنالتی و لوکاس جید زومن ساخته شد که فصل دوم آن نیز در ۶ ژوئیه ۲۰۱۸ منتشر شد.
لوسی مود مونتگمری، نویسندهی کتاب متولد۳۰ نوامبر ۱۸۷۴ و ۲۴ آوریل ۱۹۴۲ است که معمولا با نام ال.ام.مونتگمری (L.M. Montgomery) شناخته میشود. او نویسنده ای معروف و کانادایی بود که معمولا برای نوجوانان شعر و داستان کوتاه مینوشت.
در بخشی از کتاب آن شرلی، دختری با موهای قرمز میخوانیم:
آن همیشه شاگرد اول کلاس بود و علاقه زیادی هم به معلم شدن داشت. بعد از تمام شدن مدرسه، آن تصمیم گرفت در امتحان ورودی دبیرستان شرکت کند. روزی که نامه پذیرش آن از مدرسه معروف کویین به دستش رسید، ماریلا و متیو از شدت خوشحالی اشک شوق ریختند. در این سالها، این دو واقعا پدر و مادر آنه بودند. آن و گیلبرت، هر دو در امتحان اول شده بودند.
جادوگر شهر از اثر: ال فرانک باو
کتاب مشهور جادوگر شهر از، اثر ال.فرانک باوم است. این کتاب که در ژانر کودک و نوجوان است از ۱۷ می ۱۹۰۰ در آمریکا منتشر شد.
لایمن فرانک باوم، نویسندهی کتابهای کودکان و روزنامهنگار آمریکایی خالق جادوگر شهر از میباشد. باوم، متولد نیویورک بود و در خانوادهای آمریکایی ثروتمند بزرگ شد. اما خود در چند پیشهای که انتخاب کرد ناموفق و حتی ورشکست شد و عاقبت پا به دنیای تئاتر گذاشت و توانست پیشرفت کند.
داستان از این قرار است که دختری به نام دوروتی که با عمه و عمو و سگش زندگی میکند، بر اثر گردبادی شدید خانهاش را از دست میدهد. هیچکس را هم به غیر از سگش نمییابد. او در شهری غریب، دوستانی پیدا و اتفاقات عجیب و شگفتانگیزی را دنبال میکند.
در بخشی از داستان میخوانیم:
در یک لحظه هولناک و طولانی دوروتی فکر کرد دیگر او را نخواهد دید، اما طولی نکشید که دماغ توتو از توی دریچه پیدا شد. شدت باد او را نگه داشته بود و نگذاشته بود بیفتد و او را به بالا رانده بود. دوروتی سینهخیز خودش را به دریچه رساند و سگ کوچک را بالا کشید و دریچه را محکم بست. در حالی که توتو را بغل کرده بود، بیحرکت روی کف اتاق نشسته بود و به صدای زوزه باد که از هر سو هجوم میآورد، گوش میداد. دخترک نمیدانست آخر و عاقبت کار به کجا خواهد کشید. آیا خانه به زمین خواهد افتاد و باد آن را تکه پاره و خرد خواهد کرد؟ اما وقتی دید هیچ حادثه هولناکی برایش پیش نیامده، ساکت شد و منتظر شد ببیند چه پیش خواهد آمد.
بینوایان اثر: ویکتور هوگو
بینوایان، یک رمان تاریخی فرانسوی نوشتهی ویکتور هوگو است که اولینبار در سال ۱۸۶۲ منتشر شد و بهعنوان یکی از بزرگترین رمانهای قرن نوزدهم شناخته میشود. رمان از آغاز شورش ژوئن در پاریس سال ۱۸۱۵ تا به ثمر رسیدن آن در سال ۱۸۳۲، زندگی شخصیتهای مختلف، به ویژه زندانی آزاد شدهای به نام ژان والژان را روایت میکند. بینوایان از طریق فیلم، برنامههای تلویزیونی و تئاتر به اقبال عمومی فراوان دست یافت.
ژان والژان، به خاطر دزدیدن یک قرص نان، نوزده سال را در زندان بوده است. وقتی از زندان آزاد میشود به کلیسا میرود و آنجا به دنبال سرپناه میگردد. اما وقتی ظروف نقرهی اسقف را میبیند، توجهش جلب میشود و آنها را برمیدارد. پلیس او را دستگیر میکند اما اسقف وانمود میکند که ظرفها را خودش به ژان والژان هدیه داده است. همین کار اسقف تاثیر خیلی زیادی روی او میگذارد و باعث تحول درونیاش میشود. مدتها بعد او فانتین را میبیند. زنی فقیر که هیچ پولی برای بزرگ کردن دخترش، کوزت، ندارد و مجبور است او را به خانم و آقای تناردیه بسپرد. تناردیهها از کوزت بیگاری میکشند و از او سواستفاده میکنند. ژان والژان تلاشهای بسیاری میکند تا کوزت را پیدا کند و برای فانتین نیز پول و سرپناه و آرامشی بیابد.در بخشی از کتاب بینوایان میخوانیم:
در ساعات پایانی روز دوم فرار، پس از سیوشش ساعت گرسنگی و بیخوابی دوباره دستگیر شد و دادگاه او را به سه سال زندان محکوم کرد که هشت سال به درازا کشید، چون ژان والژان بار دیگر در ششمین سال فرار کرد. ولی نگهبانها موقع حضور و غیاب از فرارش باخبر شدند و مردم هم او را زیر تیرک یک کشتی در ساحل دیدند. او در برابر نگهبانهای زندان مقاومت کرد و طبق قانون، به جرم فرار و مقاومت به پنج سال زندان دیگر محکوم شد. ده سال در زندان بود که برای سومینبار اقدام به فرار کرد و اینبار هم دستگیر و به سه سال زندان دیگر محکوم شد. بالاخره پس از نوزده سال در اکتبر سال ۱۸۱۵ از زندان آزاد شد. نوزده سال زندان برای شکستن پنجرهی نانوایی و دزدیدن یک قرص نان.
ربه کا اثر: دافنه دوموریه
ربهکا، رمانی اثر دافنه دوموریه، بانوی نویسنده انگلیسی است، که در ۱۹۳۸ منتشر شد. بسیاری این اثر را که از جین ایر تأثیر گرفته است، بهترین اثر او میدانند.
دافنه دو موریه، متولد ۱۹۰۷ در لندن با خانوادهای هنرمند، رماننویس و نمایشنامهنویس معروف بریتانیایی است که بیشتر شهرتش را مدیون رمان ربهکا (۱۹۳۸) است. پدرش سرجرالد دوموریه بازیگردانی مشهور و فرزند جورج دوموریه کاریکاتوریست نامی بریتانیا بود.
داستان این رمان در مونته کارلو و با خواستگاری غیرمنتظرهی مردی جذاب و بیپروا به اسم ماکسیم دو وینتر از قهرمان زن کتاب آغاز میشود. این دختر که در کودکی یتیم شده و به عنوان یک خدمتکار زندگی میکرده، از شانسی که در خانهاش را زده بسیار خوشحال است و به سختی میتواند این اتفاق را باور کند. زمانی که قدم در ویلای ییلاقی ماکسیم میگذارد، متوجه میشود که همسر سابق شوهرش، همه جا حضور دارد. زن با ورود به این عمارت بزرگ، به شکلی عجیب به درون زندگی همسر اول دو وینتر کشیده میشود؛ زنی زیبا به اسم ربهکا که یادش پس از مرگ، برای لحظهای هم فراموش نشده است.
مشهورترین اقتباس این اثر فیلم سینمایی ربهکا با شرکت لارنس اولیویر است که آلفرد هیچکاک آن را به سال۱۹۴۰ میلادی ساخت و برندهی جایزهی اسکار هم شد.
خب خب این تست هم به پایان رسید امیدوارم دوست داشته باشید بای بای🌸
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
هیی بیب چطوری؟ :)))
لطفا تا اخر بخونش بعد ردش کن ...
اگه عاشق وایب جنگلی هستی و دوس داری یه جای امن داشته باشی وقتی از این دنیا فرار میکنی.....
این دقیقا تعریف پیجمه
توی پیجم کلی از دنیای خیالی تو داریم🍄🍃🧚♀️
فقط یه سر بزن عاشقش میشی🧁🌿
ساری بابت تبلیغ ^^
پلیز پین؟ (((:
پرفکت✨🌿
به مسابقم سربزنین🌝❤️
به مسابقم سربزنین🌝❤️
به مسابقم سربزنین🌝❤️
به مسابقم سربزنین🌝❤️
به مسابقم سربزنین🌝❤️
به مسابقم سربزنین🌝❤️
ادمین تستت لایک شد
فالو=بک❤
فالو=بک❤
فالو=بک❤
تست خوبی بود____ به تست بدترین موزیکای کیپاپم سر بزنین___فالو=بک کمتر از ۲۴ ساعت
های کیوتم💕☕️
مننوداهستمیهسولویستتازهکار💜🐇
زیادحرفنمیزنمبهپروفمسربزن🌸🐇
فنممیشی؟💜🌸🐇