ملودی : گوشی از دستم افتاد و تعادلم رو از دست دادم !اریک از اتاق ناهارخوری شرکت کشید و گفت : حالت خوبه ؟ (طرف غش کرده میگه حالت خوبه ؟) سرم رو تکون دادم به معنا نه. مری سریع اومد سمتم و گفت : ملودی چی شده؟ به گوشی اشاره کردم ولی قبل از مری اریک گوشی رو برداشت و چشمام از ترس گشاد شد . اریک : نگاهی به ملودی انداختم و پشت تلفن گفتم: سلام ببخشید شما؟ گفت: من اریک مولیک هستم! (وای عجب چیز خوبی !) گفتم : اشتباه گرفتید خداحافظ ، تلفن رو قطع کردم و رو به ملودی گفتم : پس اون اریک مرده ؟ این کی بود پشت خط ؟! یا تعجب بهم نگاه می کرد و گفت :چی داری میگی ؟ گفتم: این اریک مولیک کی بود که تو گفتی بهم م.ر.د.ه ؟ گوشی رو دادم دستش و گفتم : بلاکش کن . مری گفت: استپ اریک ! زید تو جاده خاکی ، این آدم وکیل .... گفتم: آهان مب خوای بعدا از من ط.ل.ا.ق بگیری بعد با وکیل پرونده ات که اسمش اریک هست ازدواج کنی ؟ داد زد:اریک ! اولا من 3 ماه دیگه از تو جدا میشم این جز قراردادمون بود ! دوما این اریک اون اریک نیست ! این آدم رو اولین بار هست اسمش رو میشنوم. گفتم: پس تو عروسی چی. گفت: اریک زندگی من به تو مربوط نیست ! گفتم: ولی الان این زندگی مشترک ما دوتا ست !
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
های میشه به داستان *خوب در کنار بد*سر بزنی؟تنک🥺💕
باشه
آخرشم یکی پیدا نشد ملودی رو بی قید شرط دوست داشته باشه
ولی بازم عالییی بود 💙🌸💙
وایسا تند نرو
عالیییییییی
دمت گرم ولی من آخرش اریک می کشم
چرا مولودی ایم رو ازیت می کنید
بچه مگه کم اذیت شده
مرسییییییحالا پارت بعد بیاد بعد حرف بزنید
ده تای بعدی برا پارت بعدددددددد
ok
10
9
8
7
6
5