سلام دوستان این پارت ۱۱ هستش بریم بخونیم 😘
از زبان کارمن ...😍 شب ساعت ۴ بیدار شدیم که به کانادا بریم شوکا من رو بیدار کرد منم رفتم بقیه رو بیدار کنم وقتی همه بیدار شدن رفتیم یه چیزی بخوریم بعد اینکه خوردیم رفتیم
از زبان شوگا...😍
در هواپیما ✈🛩
رفتیم نشستیم اونجا صندلی تهیونگ و کارمن کنار هم بود ته ته یه طوری به کارمن نگاه میکرد . رفتم پیش ته ته
شوگا : میتونم پیش کارمن بشینیم
ته ته : نه .. اممم جای خودمه
بعد من ته ته شروع کردیم دعوا کردن
از زبان کارمن...😍
سرم رو بالا بردم دیدم تهیونگ و شوگا دعوا میکنن ..،.، خواستم جلوشون رو بگیرم وقتی رفتم وسطشون اونا که داشت همو میزدن اشتباه منو هل دادن بعد اون هیچی ندیدم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
دنبالی بدنبال
نامجون
تورو خدا از نامجون
از ررررررررررپ مانستر
چالش : کوک
عاللللللللللي