هلیوس : هوسوک سلن : یونگی
*Helios*
دیگه نمیتونستم بیشتر از این تحمل کنم .
هر بار که درد کشیدن اطرافیانم رو می دیدم بیشتر از خودم متنفر میشدم ، چون ضعیف بودم چون همیشه دردی رو درداشون بودم نمیتونستم مثل یه اهریمن بی احساس رفتار کنم و جوری رفتار کنم که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده هر دفعه که تصمیم میگرفتم قوی باشم تا چشم به هم میزدم خودم رو در حال گریه کردن تو بغل برادر بزرگترم میدیدم .
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
عالییی💙
فالویی بفالوم موفق باشی
خیلی عالیههه
کاش زود زود میذاشتی