هاعیییی پلیز دونت کپی🥺💖
پرواز کار لذت بخشی بود. البته اون نباید توی ارتفاع به این بلندی پرواز میکرد و اگه کسی میدیدش به ویژه پدرش، فاتحش خونده بود. همینطور که داشت پرواز میکرد یه جفت بال اشنا میبینه. بال های پدرش. سریع با اخرین سرعت بال میزنه و از باباش دور میشه. در همون لحظه تام وینگر احساس میکنه چیزی گوشه ی چشمش حرکت میکنه و وقتی بالا رو نگاه میکنه گوشه ی یک بال سیاه رو میبینه. و از بین خانواده فقط دخترش اریکا بال های سیاه داشت.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
تست لایک شد•-•
انسانیتیعنیمهمنیستاگه..☘︎ این تستم شخصی شده حمایتش کنین🌸🤌🏻
فالو:بک
روحیه ی عالیییییی داری
واییییی مرسییی🔮🪄
چطور؟🤔
خیلی خوب بوددد بعدیییی
مرسییی سعی میکنم زود بنویسمش💖
دنبالی دنبالم کن
اوکی