#مرینت
رسیدیم به عمارت آگرست در زدیم ناتالی درو باز کرد رفتیم تو
از ناتالی خواستیم امیلی خانم رو صدا کنه و اونم رفت...
امیلی اومد سمتمون و با خوش رویی سلام و احوال پرسی کرد ماهم جوابشو دادیم
نینو ل^ب باز کرد و گفت
نینو"خانوم امیلی ببخشید میشه بگید آدرین چرا امروز نیومد کلاس!؟
امیلی ناراحت شد سرشو انداخت پایین و با بغض گفت اون در خطره!!
هممون تو بهت رفتیم
یعنی چی!! سوال تو ذهنمو به زبون اوردم
مرینت"یعنی چی!؟
با دلخوری نگام کرد و گفت
امیلی"یکی این نامه رو آورد و گفت که ادرین تو خطره و برای محافظت ازش ما اونو پیش لیدی باگ و کت نوار بردیم تا ازش نگه داری کنن و نزارن آسیبی ببینه!!
وا یعنی چی!! ادرین که پیش ما نیست!! باید این سوالو از استاد بپرسم و بدونم آدرین کجاست!!
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
پارت جدید رو تایپ میکنم و میزارم چند روز دیگه
ببخشید بچه ها من اینجا رو یادم نبود و فکر میکردم کسی اصلا رمانام رو نمیخونه🥲.
خلی؟؟؟؟
خدایی چرا نباید همچین رمان نازی رو نخونیم؟؟؟
یه بار دیگه بگی میزنمتا 🩴🩴
😂
تایپ میکنم میزارم
رمانت خیلی هم قشنگههههههههههه ز ر الکی نزن
حوصله داشتی به رمانای منم سر بزن
زنده ای؟
بله
من خبر نداشتم کسی رمانام رو میخونه نمیدونستم طرفدار داره🥲💔
پپااررتت بععدد دیگهههههههعععععععع😫😫😫😫😫😭😭😭😭😭
پارت بعدو بدههههههههه
پارت بعدو میخوام 😭💔💔
بعدیی
بدبخت پشماش ریخت..جر خوردن*
پوکر گشتن*عالیه♡
ادااااااااممممهههههه
پارت بعد رو بده دیگه😭😭
پاااارررررتتتتتتتتتتتتتت بعدییییییی زوووووددددددد
عالی چه عجب بلخره گزاشتی داشتم ناامید میشدم
آجی میشی ؟