جاذبه ی هاگوارتز ۴

هر کدوم به یه راهی رفتن بریم پیش بیل بیل:خب مثل همیشه تو جلسه سیل پز داد مثل همیشه خدا کنه دیگه گروه اسلدرین نباشه واقعا حالم ازشون به هم میخوره خب یکم میرم به سیل سر بزنم ببینم چی تو سرشه حتما با مالفوی یه نفشه داره اخ خدایا من صد بار گفتم مالفوی رو اخراج کننن که نکردن خب الان باید... یهو اسنیپ اومد جلوی بیل بیل:اوه پروفسور تو جلسه ندیدمتون اسنیب"ولی دقیقا من تو جلسه حضور داشتم( جون مادلت اینقدل سلد حلف نزن😐 ) بیل:اهان احیانا من شما رو ندیدم خیل خب شب خوش بعد بیل داشت مستقیم میرفت که یهو

که اسنیپ گفت :بیل تو باید بپیچی به راست بعد دوباره بپیچی به چب بعد مستقیم بری تو اتاقت پس چرا داری مستقیم میری؟ بیل:ام من من ...من داشتم میرفتم پیش کیل اسنیپ:پیش کیل ولی اتاق کیل اونوره بیل:ام خب درسته خب من داشتم میرفتم پیش ویل اسنیپ:اتاق ویل هم سمت راسته بیل:ام اسنبپ:فکر کنم مشکلاتون حل شده

بیل:هان اسنیپ:سیل ، به نظرم مشکلاتون حل شده بیل:اره اره و من میخواستم برم پیشش تا در مورد بهتر شدن گروه باهاش حرف بزنم ( داره دروغ میگه ) اسنیپ:اها اها بعد یه سیلی زد به بیل بیل: اخ😐 اسنیپ:خجالت بکش هنوز اون پروی عوضی هستی واسا مدیر بفه..... و بعد بیل در رفت و رفت تو اتاقش

اسنیپ:بعدا حسابت رو میرسم بیل:خوابش رو ببینی اسنیپ:باز ذهن خوندی؟ حالا که بردمت پیش اکسول..... بیل:خفه شو بزار کله مرگ مونو بزاریم اسنیپ:درد ، فردا پدرت رو در میارم بیل:سس ماست برو دیگه😒 اسنیپ رفت بریم پیش سیل مغروره سیل:مالفوی بیا اینجا دراکو:اهم اهم😐 سیل:ام دراکو بیا اینجا دراکو:حالا شد

دراکو:حالا چیشده؟ سیل:نقشه مون داره جواب میده و دقیقا ساعت سه بامداد به کار میوفته پس برو چایی بخور تا بیدار باشی دراکو:😒 سیل:ساکت باش به جای این همه تشکر داری به من چشم قره میری😡 دارکو:من مشکلم تو این ساعته سیل:تو این ساعت پروفسور ها خوابن پس دلیل منطقی داره دراکو: ولی پروفسور اکسولاتل چی؟ سیل:اوه راست میگی خب باید یه ورد بزنم تو اتاقش تا اتفاق ها رو نفهمه خب بزن بریم

سیل:باشه بزن بیریم و بعد رفتن دور و بر اتاق اکسولاتل و ورد رو خوندن و بعد دوباره رفتن تو اتاقشون سیل:خب تموم شد و دقایقی دیگه نقشه مون منطقی میشه😈 از زبان دیپر : ساعت دو و پنجاه و نه دقیقه بود و همه خوابیده بودن که یهو.........