5 اسلاید صحیح/غلط توسط: 🌸🍓ᴇᴍᴍᴀ⿻ انتشار: 2 سال پیش 694 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ناظر لطفا منتشر کن🙏❤
ببخشید دیر شد.من پدر بزرگ پدریم یه هفته پیش ف.و.ت شد.و یه هفته اصلا وقت نکردم به گوشی و تبلت دست بزنم.این پارت هم زیاد نیست اما پارت بعدی رو فردا میزارم که زیادتره.
اخم هام به هم گره خوردند.
یعنی چی؟!مگه ادرین همچین ادمیه؟
ادرین با خنده گفت:بذار از راه برسم میگم.
پسره خندید و رفت کنار.
همین که چند قدم رفتیم جلو خیلی از نگاه ها به سمتون چرخید.
تک به تک سلام می کردند.
یکی از دخترا که لباسای بسیااااار نام*ناسب داشت گفت:ادرین،گ.ر.ل فرندت چرا اینجوریه؟(بچم چشه؟😐🔪)
ادرین: گ.ر.ل فرندم نیست،نامزدمه!(🥹😭❤)
یه دختر دیگه گفت:حتما دروغ میگی!
سریع قبل ادرین گفتم:نه عزیزم چه دروغی؟ادرین خیلی وقت بود منو میخواست اما من جواب ر..د میدادم.همه ساکت شدند و رفتند.
با کشیده شدنم توسط ادرین قدم برداشتم.
با دیدن یه میز پر خوراکی بازوش رو ول کردم و به سمتش رفتم اما بازوم رو گرفت و گفت :بزار برسی بعد😂
پوکر بهش نگاه کردم😐
به سمت چند تا مبل که یه گَله دختر و پسر نشسته بودند رفتیم.
یه مبل دو نفره خالی بود که روش نشستیم.
ادرین دس*تش رو دور کم*رم حلقه کرد و به سمتش کشوندم.
احساس میکردم تو امن ترین جای جهان قرار دارم.
یه دختره با خنده گفت قیافه:اون سه تا رو دیدی؟😂
ادرین من و به خودش نزدیک کرد و با پوزخند گفت:باید بدونن نمیتونن خودشونو بهم بچس*بونن.
یه پسره که همون دخت*ره رو ب..غل کرده بود گفت:حالا چرا با کاگامی کا*ت کردي؟
چشمام گرد شدند.دوست دخ*تر داشته!💔
سریع خودمو جمع و جور کردم و عادی شدم.
ادرین:زیادی تو پر و پای هم بودیم،گفتیم کات کنیم بهتره.
با صدای یه پسره که خطاب به ادرین بود همه بهش نگاه کردیم:رفیق دیوونه ی توهم اومد.یه پسره با..چیییییییییی؟
آلیااااااا؟بعد سلام علیک کردن با همه اومد سمت ما.من و الیا با دیدن هم خشکمون زده بود.طبیعی رفتار کردیم .با صدای رفیق ادرین که اسمش نینو بود به خودم اومدم:سلام مرینت. در جواب گفتم:سلام .همه نشستن. نینو نگاهی به دست ادرین کرد و شیطون گفت:چه رمان*تیک نشستید!.چشم غره ای رفتم.نینیو تا خواست بشینه ادرین لگد محکمی به پاش زد و گفت:برو یه چیز بیار بخوریم .نینو :خودت برو😒 ادرین:میگم برو یعنی برو.نینو پوفی کشید و دست الیا رو گرفت و رفت.اخجونننن الان خوراکی میااااد🥺❤
ادرین یکم خودشو بهم نزدیک کرد.اروم گفتم:برو عقب _طبیعی رفتار کن . _اخه چقدر طبیعی ؟ بیام تو حلق*تون طبیعی جلوه کنه؟😐 با خنده گفت:نه ولی خب اگه ببو*سمت طبیعی تر میشه. _دیروز فهمیدم خیلی شرید امروزم فهمیدم خیلی پرویید! خواست چیزی بگه اما با صدای نینو ساکت شد:اینم خوراکی.ادرین کاسه ی چیپس رو از دستش گرفت.نینو الیا نشستند.نینو رو کرد به من و گفت:خب چه خبرا زن داداش؟ به خودم اشاره کردم و با گیجی پرسیدم:با منی؟ - نه پس با عمم،یه داداش بیشتر ندارم که _مسخره😐 _قرار نیست عمو بشم؟ _ من چه بدونم؟😐💔..یکم فکر کردم که فهمیدم منظورش ماعه . با عصبانیت مشتی زدم به بازوش که خندید. _پررووووووووووو
.خواستم یکی دیگه بزنم که ادرین با یه دست کم..رم با یه دست دوتادستامو گرفت و منو چسبوند به خودش و گفت:بشین نابودش کردی😂.......................نشسته بودیم که یه پسره اومد و گفت:دخترا برن اونطرف ما پسرا چند تا حرف مردونه داریم.صدای اعتراض اکثر دخترا بلند شد.
5 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
35 لایک
وووییی عالی بود 🍓☁️
بی صبرانه منتظر پارت بعدم 🌝💛
مرسی
بررسیه😐💔
پارت بعد بررسیه😐✌
عالیییی بود
لطفا زود تر بزار
مرسی
عالییییییی
ممنون
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مقصی
عالیییی بود
منتظر پارت بعد هستم♡
مرسیییییی💕🍓
فردا صبح میزارم
عالی بود
مرسی
عالییییییی
ممنون
عالی بود 😂😂😂😂😂
مرسی
سلام خوبی من تازه اولین داستان نوشتم لطفا برید یه سری بزنید خوشحال میشم شاید خوشتون اومد