10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Marinate♡ انتشار: 2 سال پیش 131 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
لایک یادت نره❤
مرینت:رفتم لباس شمشیر بازیم راپوشیدم(لباس👆🏻👆🏻👆🏻)خیلی بهم میومد😌😌قراره اون ادرین اگرست را خوب نابود کنم😏😈 یکی از شمشیرهای تیز و بلند را برداشتم و رفتم سمت قسمت تمرین شمشیر بازی قصر
ادرین:خب اماده ای مرینت:از قبل اماده بودم " نگاهم شیطانی کردم" ادرین:از نگاهش ترسم گرفت گابریل:خیل خوب 3......2......1 حالا🏁 (توجه میخوام مبارزه را بگم-مرینت شمشیرش را پرت میکنه بالا و دراز کش از زیر پاهای ادرین رد میشه و سریع پشت سرش به موقع وایساد و شمشیر به موقع تو دستش میوفته و با شمشیر شمشیر ادرین را میندازه تو دست خودش و دور گردن ادرین میگیره)همه:چچچچچچچچچچییییییییییییییییی😱😨😳 ادرین:چیشد 😨😱 مرینت:البته یکم باید زودتر بلند میشدم😒😕 (ادرین میوفته) ررتی:تسلیت😒 اپل جک:من میرم قبر بکنم املی:😨😱 گابریل:🙄😳 ادرینا و ارینا و اردین:😱😱😨😨😳😳
لایلا:حالا که چی تو حتی اسب هم نداری😏 گابریل:ام خب الیا:من بودم اینو نمی گفتم لایلا:😒 مرینت:(سوت زد و یک اسب مشکی سریع از جنگل امد و مرینت با یک حرکت رو پرید و نشست)لاینا:وای چی تو یک اسب وحشی داری املی:وایسا مگه اسب وحشی میزاره کسی سوارش بشه مرینت:خب چون من نجااش دادم اجازه میده سوارش بشم و اسب نجیب من باشه ادرین:خیلی فقولاده هست چطوری بدون زین سوارش شدی مرینت:خوب اون خودش حواسش هست تا نیوفتم و تازه ما تمرین کردیم(بعد رو اسبش وایساد و پشتک زد) همه:چقدر باحال مرینت:😌🙂
(ججججججییییغغغغغغ) ادرینا:این جیغ کی بود😱😨 اپل جک:نمیدونم😨😰🤷🏻♀️ رینبودش: فکر کنم جیغ فلاطر شای بود🤨🤔 پینکی:صدای جیغ از اون جا امد مرینت:همه به سمت حیاط ۴۵۷(شت چقدر حیاط دارن اوا:خوبه خودت تا اینقدر حیاط درست کردی من:هی داستان را لو نده بریم ادامه)مرینت: همه به سمت اونجا رفتیم که دیدیم......
فلاطر شای پیش یک خرس هست همه:😨 ادرین:شمشیرم را در اوردم و به خرس حمله کردم که فلاطر شای جلومو گرفت فلاطر:هی معلوم هست چیکار میکنی ادرین :دارم نجات میدم مرینت:ادرین😑 ادرین:چیه مرینت:اون یک خرس اهلی😑 همه:چی لایلا مگه خرسم اهلی میشه اپل جک:فلاطر شای بلده با حیوانات حرف بزنه برای همین اونا بهش اسیب نمیزنن املی چه جالب😲
مرینت : وحالا فلاطر شای مگه قرار نبود امروز از حیون میون خبری نباشه فلاطر شای:اه😞 میدونم ولی این خرس بیچاره پاش شکسته بود نمیتونستم ولش کنم😖 مرینت:خب میشد......فلاطر:اگه نمیومدم خوبش کنم ممکنه بود بمیره یا یک خرس وحشی بخوردش مرینت:ام خوب...... فلاطر:یا یک عقرب نیشش یا بدتریک گرگ بهش حمله کنه مرینت:ام...... (اوا:وای چقدر میپره وسط حرف من:تو ساکت)فلاطر:یا یا بدتر از بیحالی از ابشار بیوفت مرینت:فلاطر شای😑 فلاطر: یا یک عنکبود سمی نیشش بزنه مرینت: فلاطر شای فلاطر: یا یا بدتر یک گیاه سمی نیشش بزنه مرینت(داد)(اوا:بهتر گوشامونو بگیریم من دیگه نمیخوام داد مرینتو بشنوم من:منم همینطور)مرینت:ففللاا ططررششااییییییییی فلاطر: وای ببخشید بله مرینت:ایراد نداره الان جون مادرت بیا بریم من دیگه تحمل نفوز بد زدنت را ندارم😫فلاطر: چشم🤐 همه:اره بریم
همه داشتن میرفتن)ادرین:مرینت مرینت: همم ادرین: میشه حرف بزنیم مرینت: ابته(من:وووووو کات)
آوا: اوا چرا کات کردی من: ببخشید دیگه آوا: میکشمت من: بای
شرایط پارت بعد: 10 تا لایک❤ 12 تا کامنت🐈 18 تا بازدی🏵
میدونم این پارت دیر امد ولی منم گناه دارم لطفا داستانم را بخونید و شرایط را کامل کنید پلیز😢
تا پارت بعد
گود بای
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
پارت بعد
بعدی را گذاشتم تا بیاد
قسمت بعد😭😭
عالیی قشنگم😃💖
ممنون گلم
بفرمایید منتشر شد
😎
بعدی🥳
۱۱
۱۰
۹
۸