
تو اکانت قبلیم گذاشته بیدم

سلام من نیفو هستم ژاپنییم یعنی یه رگم ژاپن یه رگمم کره ای هس من معروف ترین دکتره ژاپن هستم ( باباش ژاپنی هس)(نقطه :نویسنده در حال گوشدادن ران هس😑😂)نیفو :نشسته بودم که تلفن زنگید(عکس نیفو.کمی تاره معذرت میخوام )مامانم بود .نیفو:چه خبر مامان بهماهم زنگ زدی مامان:دختر اون چه حرفیه سرم شلوغه نیفو:فهمیدم باش(از این به بعد علامت نیفو فقط اینه€) مامان:میخواستم بگم دخترم چون پس فردا تولدته میخوام بیای کره
نیفو:اخه مامان رئیس بیمارستانمون نمزاره مامان:غ ل ط میکنه با بابات نیفو:با بابا چه کار داری اخه مامان:هر چی تا فردا عصر تو کره ای نیفو:باش میام مامان:افرین دخترم حالا شیربخور و بخواب نیفو:چشم شب شیک مامان:شبت پرتقالی بای نیفو:بای فردا :€:پشدم رفتم بیمارستان گفتن گه اورژانسی هس رفتم اتاق ع م ل بعد که ع م ل تموم شد
رفتم بیرون از اتاق ع م ل تصمیم گرفتم برم خونه کمی استراحت کنم چون شبم تو هواپیما پرواز میکنم🙄 رفتم خوابیدم و بعد چند ساعت رفتم فرود گاه که بابام با پیژاما میدویید €:باباااااا این چه وضعیته خدا خیر سرم پدر:خیلی حرف نزن بگیر این سگه گ ن د ت رو € :عه بابا اون طوری نگو(سگه نیفو)بابا:باش حالا بدو بعد میرن هواپیما و میرسن به کره €:رفتیم به خونه مامانم وقتی که رسیدیم زنگ دره خونه رو میزدم که هچکی باز نمیکرد که با پام یه ل گ د زدم که در باز شد
یه خدمتکار باز کرده بود دیدم که پسر اوفتاده زمین ش ک م ش رو گرفته دور خودشم پیچیده (اره دیگه وقتی به در با پاش میزده به یه پسر برخود کرده)گفتم اقا حالت خبه اقایه:ارههههه ویییییی €بزا نگات کنم بعد که پانسمان میکنه با پسره صحبت میکنن نیفو:اقا اسمت چیه اقایه:اسمم جینه سوک جین (برنخوره ها خدمتکار هم نیست اشپزه) نیفو:اها خوشبختم جین :منم ولی شما کی هستین نیفو:من نیفو هستم دختر خانم کیم سونا جین:خوشبختم نیفو:همچنین
€رفتم اتاق مادرم که دیدم خدا داره قهوه میخوره نیفو:مامانننننننن مامانش مثل برق گرفته ها میپره مامان:ز ه ر پرش زمان :فردا صبح نیفو:از خواب بیدار شدم بابا و مامان تو خونه نبودن فقط یه صدایی میومد از حیاط دیدم همون جینی که دیروز دیدم با یه پسر گوگولی میحرفه خواستم منو نبینن یواشکی گوش بدم بهشون که ازبس که شانس ندارم اوفتادم زمین که منو دیدن زود پاشدم مثل جت رفتم اتاقم تا عصر نرفتم بیرون بعد صدای اهنگ میومد خواستم برم بیرون که در قفل بود
وقتیدر رو میکشیدم که باز بشه در باز شد و منم مثل همیشه اوفتادم زمین وقتی پاشدم دیدم مامانمه نیفو:مامان خوشگل کردی چه خبر پارتی گرفتی مامان :بلههههه دختر از یادت رفته امروز تولدته نیفو :عه واقعا بعد صحبت و فلان نیفو لباس شیکیمیپوشه و میرن پایین (لباس نیفو)نیفو:وقتی رفتم پایین فقط یه پسر بهم ز. و .ل زده بود خیلی دقت نکردم (ادامه تو نتیجه)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (6)