KMA 2 : پارت های پایانی

○ ۱ سال بعد○

از زبان امیلی ( نویسنده : مگه قرار نبود اول گابریل شروع کنه؟ امیلی : کل پارت بعدی از زبان گابریل بود ، پس من چی😐😕؟ خب کجا بودیم😁 ) از زبان امیلی : سلام 😊 من دوباره برگشتم زمین ! حالا بهتره بگیم درواقع سال پیش چه اتفاقی افتاد ( البته از زبان من 😎) خب بزارید توضیح بدم من بعد از اون شبی که به گابریل گفتم من پدرشو کشتم گابریل فورا رفت منم فورا برگشتم KMA الهه ها یک صاحب جدید برای هتل پیدا کردند و....

من برگشتم KMA تا برای ملکه شدن آماده بشم ( ولی بهتر بگم زیاد خوشحال نبودم 😣😭 تا اینکه یکدفعه مادرم بهم گفت که من قرار نیست ملکه بشم ابتدا خیلی خوشحال بودم ولی بروز ندادم 😅 تظاهر کردم که خیلی غمگینم از مامانم پرسیدم چرا؟ و اون گفت :《 چرا بهم نگفتی تو ، تو زمین از یکی خوشت میومد ؟》 ( جانم ؟ مامانم این رو از کجا میدونه ؟ نکنه شان چیزی گفته ؟ نه بابا شان اینکاره نیست) بعد مامانم ادامه داد : 《 خواهرت هارلی قراره ملکه بشه ( اگه پارت معرفی رو خونه باشید می فهمید کی ) تو هم قراره برگردی زمین!》 سرم رو گرفتم پایین رو گفتم :《 اونی که بهت گفته من از یکی خوشم میاد نگفته پدرش کیه؟》 مامانم لبخند زد و گفت :《 گفته ! ثانی ان خود اون طرف میخواد تو برگردی !》

خب بقیشو میدونین من برگشتم زمین گابریل تا من رو دوباره دید بقل کرد و گفت :《 تو هیچ کاری نکردی تو این کار هارو برای امنیت جهان کردی پس نباید مجازات بشی! بیا همه چیز رو فراموش کنیم و فقط تازه شروع کنیم و خودمون باشیم》

خب الان یک سال از اون سال میگذره 😊 و من و گابریل ۶ ماهه که ازدواج کردیم😍😍🤩🤩🤩 خب خداروشکر تا الان دعوای جدی هم نداشتیم ، راستی آدری هم دوباره ازدواج کرده🙃😉 و تازه اینم بگیم که من و گابریل به فکر بچه دار شدن هستیم😝🤧🤭🤭 و الان داریم برای بچه اسم پیدا میکنیم خب قرار شد من اسم دختر انتخاب کنم و گابریل اسم پسر ، من برای دختر : میون، فلورانس رو انتخاب میکنم و گابریل اسم آدرین و توماس ( من آدرین رو بیشتر دوست دارم😁) تازه اینم بگم گابریل حتی دنبال اسم ابر قهرمانی هم برای بچه هست 😆

امیدوارم خوشتون اومده باشه ، لطفا نظرتون رو در مورد کل داستان کامنت کنیم و اگه کاملا خوشتون اومد لایک یادتون نره 😊❤ خیلی ممنون که داستان رو خوندید و همراهی کردید امیدوارم لذت برده باشید