
پارت سوم رمان گلوله عشق 🤩 ✨
و بعد طبق نقشه قبلی یک دوربین آنلاین بهش داده و ازش خواسته هنگام انجام قتل از خودش فیلم بگیره. _آیدی دوربین رو چک کردید؟ +بله اما چون از یک صفحه ناشناس استفاده شده آیدی مشخصی نداره_ لعنتی، مچکرم خانم یانگ میتونید برید +بله قربان /جونگ کوک :ذهنم حسابی مشغول بود چرا یک نفر بایدبچه هارو به کشتن خانوادش دعوت کنه مغزم دیگه جا نداشت! ساعتکاری تموم شد و رفتم خونه تا شام بخورم. گوشیم زنگ خورد: الو سلام کوکی یه مشکلی پیش اومده لطفا خودتو برسون
_چی شده «فقط زود بیا خونه من _اوکی اومدم(جونگ کوک) یعنی چی شده الان چه وقت مشکل بود اخه لعنتی. مسیرم رو به سمت خونه ته عوض کردم. و با سرعت خودم رو رسوندم در باز بود و لامپ ها خاموش. چه بلایی سرشون اومده دویدم توی خونه که یکهو لامپ ها روشن شد و شروع کردن به خوندن تولدت مبارک (تهیونگ) چشمای گرد شده و قیافه شوکه کوک میتونست تا حد مرگ منو بخندونه مطمئنم معدش قراره کلی غر بشنوم ولی میارزید از شوک بیرون اومد و به سمت داخل حرکت کرد همه بهش تبریک میگفتن و اونم هم جواب میداد دسم رو انداختم دور گردنش و بردنش به سمت میز همچنان بچهها دست میزدند و میخوندن. یک لحظه متوجه نگاه خیره کوک به

به مین هو شدم و زدم پس سر کوک که برگشت بهم نگاه کرد چشمکی زدم که خندید و روی صندلی نشستجونگ کوک :مین هو امشب واقعا زیبا شده بود و بعد از شوک سوپرایز از دیدن مین هو شوکه شدم. هی چته تو مرد بس کن. موقع فوت کردن شمع آماده شدم که یکهو مین هو گفت+ ارزو کن _آرزویی ندارم. گرفته شدن چهرش رو دیدم و شمع هارو فوت کردم بعد از بریدن کیک و خوردن قرار شد بریم خونه که تهیونگ صدام کرد @کوکی _بله @مین هو و جه هوآ رو توی راه برسون _خب آژانس بگیرن @بدجنس نباش دیگه _هوف باشه @خانم یانگ، خانم مین جونگ کوک شمارو میرسونه اماده این؟ + ممنونم آژانس میگیریم تعارف که نداریم میرسونن شمارو +مچکرم. حرکت کردیم به سمت خونه بعد از پرسیدن آدرس به سمت خونه خانم مین حرکت کردم و رسوندمشون و بعد رفتم به سمت خونه خانم یانگ توی خیابون فرعی بودیم که یک ماشین با سرعت زیاد به سمت ماشینم اومد با سرعت به سمت مخالف پیچیدم که کج شدیم و
سر مین هو خورد توی بازوم. ماشین رو نگه داشتم و به مین هو نگاه کردم _مین هو. خوبی ؟ سرش رو بالا اورد و بهم نگاه کرد محو چشمای هم شده بودیم که به خودم اومدم و نگاهم رو دزدیدم و ماشین رو روشن کردم و جلوی یک فروشگاه نگه داشتم و یه ابمیوه خریدم و دادم به مین هو که سرش بالا نیورد و با یک تشکر ازم گرفت. مین هو رو به خونه رسوندم با کی تشکر از ملشین پیاده شد و سریع دوید به سمت در. به محض اینکه در باز شد یکنفر هلش داد و انداختش روی زمین چاقوش رو بالا برد و....
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام💗🖤
ما گروه بلک پینک هستیم🎀🖤
ولی دو عضو کم داریم🦕🍥
جیسو و رزی 😵🍥
اگه میخواید عضو شید به نطر سنجی بیاید 🥵🤯
------------------------------------------------🐈💗
ساری بابت تبلیغ 💞🥺
راستی تست عالی بود🎁
وای خیلی قشنگ بود
مرسی گلم 💛
چرا پارت دو نیست؟
ردش کردن؟
نه توی بررسیه
من چرا پارت دو رو پیدا نمیکنم