همینطور که گفتم وقتی معرفی منتشر شد پارت اول رو گذاشتم
وقتی از خواب بیدار شدم تازه یادم اومد که با آلیا و زوئی قرار دارم سریع بلند شدم ودست و صورتم روشستم و یه لباس و شلوار ست صورتی و کتونی سفید پوشیدم بعد بدو بدو از اتاق خارج شدم به پله ها که رسیدم یه لبخند رو لبم نشست و رو نرده نشستم و سر خوردم پایین وقتی به طبقه پایین رسیدم با یه پرش رو زمین پریدم . مامانم برای صبحانه صدام زد و من رفتم و روی صندلی ناهارخوری نشستم و شروع به خوردن کردم داشتم صبحانه میخوردم که الیا زنگ زد گفتم سلام پرتقال – سلام مری آماده ای ؟ - آره فقط من ماشین بردارم یا نه – آره ماشین بردار- باشه 5 دقیقه دیگه جلو خونه تونم – بای- بای(عکس لباس مری عکس اسلایده)
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
24 لایک
خییلی خوبه!.. عالی تر از همیشههه💞💓😍😍😍ببخشید کیوتم ولی زوئی اشتباهه زویی درسته.. تو میراکلس هم همین بود.. زویی. 💞💞💞💞💞
مرسی
آها ممنون
💗💗💗
محشررر بود 🙂
مرسی
عالیییییی بود
مرسی
عالی
مرسی
دلت میخواد یه پیام برات بیاد که نوشته گشنه💔 شما را دنبال کرد؟
برای دیدن این پیام ابتدا مرا بفالویید🌺چون من زیر 6 ساعت بک میدم
فالویی بک بده