بعد از اینکه یکی از طراحام رو نمایش دادم و از چرخ خیاطی برای دوختشون استفاده کردم تا ببینن عملیم هم خوبه اون رو روی یک مدل گذاشتم روش یک گلدوزی کردم و آوردمش جلو تا همه ببینن همه مثبت دادن موند اون پسره ادرین اگراست یکم فکر کرد بهم نگاهی انداخت و اونم مثبت داد راستش دهنم کف کرد فکر میکردم منفی میده چون اون روز بد رفتم رو اعصابش خیلی خوب بود حال کردم وقتی رفتم رو اعصابش (برگردیم به یک ماه پیش مرینت:داشتم میرفتم تو آسانسور تا در خواست کار بدم ببینم می تونم با اینکه مدرک خیلی معتبری از دانشگاه طراحی ندارم و هنوز دانشجو هستم کار پیداکنم یا نه؟
داشت در آسانسور بسته میشد که دیدم یکی می خواد بیاد داخل آسانسور رو نگه داشتم که دیدم یک مرد تقریبا همسن خودم قد بلند با مو های طلایی وارد آسانسور بود با اینکه گوشی دستش بود تشکر کرد فهمیدم مودبه منم گفتم کاری نکردم
آسانسور داشت واسه خودش میرفت که یهو وایساد تلفن اون آقا هم چون آنتن نداشت دیگه قطع شد یک ده دقیقه که تو اون حالت بودیم دادو بیدادش بلند شو ادرین:وای خدا چرا ن،یان درست کنن مگه کورن نمیبینن منو اینجا نگه داشتن چرا نمیفهمن کار دارم دیرم میشه عجب گیری کردیم هوا هم گرمه این غیر قابل قبوله مسئول اینجا رو باید بدم اخراج کنن منو اینجا با یک دختر خنگ تنها گذاشتن الان این دیوونه میشه میوفته به من مثل بقیه دخترا
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
یه سوال دارم این که ادرین گفت الان این دختره دیوونه میشه میوفته به من مثل بقیه ی دختر منظورت چی بود؟.
منظورم این بود که دخترا دنبالش دیگه هی خودشونو میچسبونن به ادرین ادرین هم گفته اینم منو اینجا تنها دیده الان می خواد خودشو بچسبونه 😐
راحت بگم خواسته بگه خیلی خواستنی هستم😌
😂😂
عالی کی بعدی رو میزاری