6 اسلاید صحیح/غلط توسط: لیدی و کت انتشار: 3 سال پیش 235 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام اینم پارت ۴۵ ناظر جون منتشر کن.
سلام برو بعدی
(نکته: وسایل رو میزارن خونه و میرن قدم بزنن) یهوووو یکی از پشت مرینت رو میگیره و یه چاقو🔪 میزاره زیر گلوی مرینت و میگه: اگه میخواهی زنده بمونه جلو نیا آدرین: بخداا اگه یه تار مو از سرش کم بشه من میدونمو تو 😡😠 دزده: خ.ف.ه شو و برو عقب و بعد مرینت رو میبره آدرین: (تو دلش میگه) اگه بزارم بهش آسیبی بزنی😏 و بعد میره توی یه کوچه و میگه: (پلگ پنجه ها بیرون) و بعد دنبال دزده میره و میبینه دزده میره توی یک خونه (نکته: بچه ها اونجا خونه نیست مثل یه اتاقه حدوداً ۱۰ × ۱۰ متر مساحتش و ارتفاعش هم ۳ متر هست😉) و بعد درو باز میکنه میبینه دزده داره مرینت رو به یک گوشه میبنده و از گلوی مرینت بخاطر فشار چاقو داره خون میاد 😣 و میره سمت دزده که یهووووووووووووووووووووووووووو
یکی میاد تا کت نوار رو بگیره و بعد کت نوار جاخالی میده و بعد اونو میگیره کت نوار: هی دزده مرینت دوپنچنگ رو ول کن و گرنه رفیقت میمیره دزده: رفیق من خیلی کار بلده😉 و بعد رفیق دزده دو تا چاقو از تو جیبش بر میداره و فرو میکنه تو پهلو های کت نوار کت نوار: آیی😣 دزده: تو باختی 😈 کت نوار: من جوری میبازم که تو هم نتونی ببری😏 و بعد چاقو ها رو از تو پهلو هاش در میاره و بلند داد میزنه: آاخخخ😣 و بعد پاشو میزنه به دیوار و میپره و دوتا چاقو رو تو بازو های دزده فرو میکنه و بعد بیهوش میشه و بعد از چند دقیقه بیدار میشه با درد 😣
کت نوار: بانوی ...... من ...... دزدا ........ کجان؟ (تو این ... ها داره نفس میکشه😉) مرینت که داره موهاشو نوازش میکنه: پیشی زنده ای من فک کردم از دست دادمت 😭😭😭 دزد ها بعد از اینکه تو زدیشون فرار کردن کت نوار: باز .... تو ..... بخاطر ....... من ...... اون ...... چشمای ...... دریاییت ......... رو ........ طوفانی ...... کردی 🤔؟ مرینت سریع تبدیل میشه (تیکی خال ها روشن) و بعد معجزه گر اسب رو بر میداره (کالکی تیکی یکی بشید) و بعد پگاباگ با تلپورت خودشون رو به بیمارستان میبره (نکته: دکتر ها کت نوار رو دارن عمل میکنن و ۳ ساعت گذشته) و بعد دکتر ها میان (نکته: پگاباگ به لیدی باگ تبدیل شده) لیدی باگ: دکتر چیشده🤔؟ حالش خوبه🤔؟ میتونم ببینمش🤔؟ کی مرخص میشه🤔؟ دکتر: یه دقیقه وایسا دونه به دونه الان ۴ تا سوال پرسیدی😆 اولاً عمل موفقیت آمیز بود😉 دوماً خداروشکر حالشون خوبه 😉 سوماً نیم ساعت دیگه به هوش میان میتونید ببینیدشون 😉 چهارماً ۱ ساعت دیگه میتونید مرخصش کنید 😉 لیدی باگ: ممنون دکتر 😊 و بعد میره پیش کت نوار
(نکته: دکتر گلوی لیدی باگ رو پانسمان کرده بود یادم رفت بگم 😅) و لیدی باگ آروم میگه: ای پیشی خو.ش.گل و فداکار و غیرتی من 😍 کت نوار: چیزی .... میگفتین🤔؟ لیدی باگ: پیشی به هوش اومدی🤔؟ کت نوار: آره .... بانوی .... من 😍 چیزی ..... میگفتی🤔؟ لیدی باگ: داشتم از خوبیات میگفتم پیشی 😍 کت نوار: من .... خوبی ..... زیاد ..... دارم 😏 .... تو .... کدومشو .... میگفتی ..... بانوی .... من 🤔؟ لیدی باگ: پیشی پرو نشو 🙄 کت نوار: بانو ....... گلوت ...... خوبه 🤔؟ لیدی باگ: آره الان به فکر من نباش خودت حالت از من بدتره 😐 کت نوار: من خوبه ....... خوبم ....... آخخخخخخخ😣 از زبان کت: یهووو یه درد بزرگی رو تو پهلو هام حس کردم داد بلندی زدم و چشمام بسته شد ......
تموم شد خداحافظ
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
ای خداا باز چاقو وووو بکشیش می کشمت
داداشیییی🥶🥶🥶🥶🥶🥶🥶🥶🥶🥶🥶
با کیتی من چیکار دارررررررییییی میکشمتتتت داداشششش😐😐
😍😍😍
داداشیییییییییی😤😤😤 تلافی میکنم وایسا فقط وایسا بچرخ تا بچرخیم 😠
🤣
😂
میشه فالوم کنی🥺🧸
تلوخدا میخوام 4٠٠تایی بشم🌊💕