❣کابوس شیرین3❣داستان جونگ کوک

وقتی میخواستم دراز بکشم احساس کردم یکی پشت سرمه تا خواستم نگاهش کنم بیهوش شدم... به زور چشمامو باز کردم...ج..جونگ..جونگ کوک بالا سرمهههههههههههههههه؟؟؟؟؟!!!! جونگ کوک داشت گریه میکرد و دستمو گرفته بود منم تا به خودم اومدم دستمو از تو دستش کشیدم بیرون و با جیغ گفتم: اول که بهم خیانت کردی حالا هم که آدم میخری تا بزنن تو سرم و بیهوشم کننننننننننننن؟!!!؟ تو چه آدم پرو و عوضی هستی!!!!!! تازه میای بالای سرم گریه هم میکنییی!!؟؟؟ همینطور که داشتم جیغ و داد میکردم، جونگ کوک و بقیه اعضا هم هی میگفتن الا لطفا آروم باش که یه دردی توی سرم پیچید و دیگه بقیه شو یادم نیست... «خاطرات خونه» وقتی میخواستم دراز بکشم احساس کردم یکی پشت سرمه تا خواستم نگاهش کنم بیهوش شدم... چشمامو باز کردم دیدم داره از سرم خون میاد با بدبختی از روی تخت خودمو انداختم پایین که شاید یه چیزی متوجه شدم...همینجوری کشون کشون رفتم اونور تخت دیدم یه برگه روی پاتختیه، برگه رو برداشتم... «نوشته برگه» اگه نمردی و داری اینو میخونی..بدون من از هرچیزی بهت نزدیک ترم...پس اگه بخوای خودشیرینی بکنی و دوباره جونگ کوک رو ببخشی...و جونگ کوک هم خیلی بیش از حد عاشقت بشه...مطمعن باش که دیگه میکشم از طرف بهترین قاتلت«پارک سو-هو» جان!؟؟!؟ من که هیچی نفهمیدم.. ولی بخاطر اینکه بعدا بخونمش اونو توی گاو صندوق زیر تخت گذاشتم و دیگه از حال رفتم... «زمان حال» خودمو زدم به خواب تا ببینم چی میگن + خداروشکر حالش خوبه بخیه هارو زدیم و دیگه مشکلی نیست ولی اگه زیادی به خودش فشار بیاره ممکنه... ٪ باشه خودم میدونم + اوهوم..راستی تا چند روز دیگه هم مرخص میشه ٪ ممنون

راستی حالا که به حرفهایی که به جونگ کوک زدم فکر میکنم...به نظرم اون آدم نخریده! اگه آدم خریده بود چرا یارو باید اسمشو بهم میگفت؟! تازه توی نامه گفت که جونگ کوک رو نبخشم!...ولی جونگ کوک پدر خودشو درمیاره تا ببخشمش...پس یعنی به هیچ‌عنوان کار جونگ کوک نیست...شاید یارو...یعنی سو هو دوست دختر قبلی جونگ کوک باشه...برای همین گفت از جونگ کوک فاصله بگیرم!! حتما اون دختری هم که توی بار جونگ کوک رو بوسید یکی از آدم های سو هو هست! اگه از جونگ کوک صادقانه بپرسم اونم صادقانه جواب میده؟؟! نمیدونممممم...ولی خب امتحان کردنش ضرر نداره! & میگم کوکی؟ ٪ بسم الله رحمان رحیم...جان کوکی!؟ توی بار اون دختره به زور بوست کرد یا با پیشنهاد تو بود؟!؟! ٪ واتتتتتت؟؟ الان تو اینو اینقدر راحت گفتی؟؟!؟؟!؟!؟!؟ولی به نظرت منم میتونم اینقدر راحت جوابتو بدممممممم!!!!! ٪ ههههه، خب راستش دلم میخواد باهات روراست باشم الا، حتی اگه از دستت بدم... واسه همین حقیقت رو میگم...پیشنهاد م...{این داستان ادامه دارد...}

منتظر پارت بعد باشید😎 داستانو لایک کنید لطفا 👈🏻❤

عاشقتونمممممممم بای😊