چون پارت قبلو دیر گذاشتم اینیکی رو زودتر میزارم...
آلبرت آب رو از شوگا گرفت چند قطره پاشید به صورت جیمین اما فایده نداشت که یهو کل سطل ابو خالی کرد روش یهو جیمین از خواب پرید و نفس نفس میزد...
جیمین بعد از چند ثانیه با تعجب و چشمهای باز به آدمای بالاسرش نگا کرد...عه شما اینوقت شب اینجا چیکارمیکنید؟چرا اینطوری بمن زل زدید؟اتفاقی افتاده؟من چرا خیسم؟ برا شوخی منو خیس کردید کی همچین شوخی کرده؟همه از حرفای جیمین متعجب شدن و چیزی نگفتن.
جیمین:د چیشده؟جیهوپ:این سؤالیه که ماباید از تو بپرسیم!جیمین:یعنی چی؟جین:تومارو دست انداختی؟
جیمین:کی؟من؟چرا؟چرا من باید این وقت شب شمارو دست بندازم؟شمایید که همه نصفه شبی جمع شدید دور سر من ی سطل آب خالی کردید رو سرم مثل موش آب کشیده شدم منو از خواب ناز بیدار کردید اونوقت من شمارو دس انداختم؟
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
احتمالا اگه بیشتر بنویسی حمایت ها هم بیشتر میشه
تنها کسی هستی که پارتارو زود به زود میزاری
داستانتم معرکست عاشقش شدم
پارت بعدیییییی
مرسی لاوم💜
جیییغ
عالی بودد
امروز پارت بعدیو بزاریااااا 😂😂💜
گذاشتم تو بررسیه💜
عرررررررررر رپارت بعددددددددددددددددد.-.
هنوز تو بررسیه:)💜
مثل همیشه عالی
ممنونم💜
اشک شوق که زودتر منتشر شد😭😭😭😭🙂🙂🙂💟💟💟💟 پارت بعد. وای خیلی داره جالب میشه
😍💜
کاری نکن کاری کنم هرکاری کنی نتونی کاری کنی
پارت بعد زیادتر و زودتر ...
این یه خواهش نبود این یه دستوره
و عالی بود ^^
حتما قربان😅💜
من تازه دیدم بزاررررر :)!
چشم🥺💜
ای درد بگیری بیشتر بنویس😅😅😅 لامصببببببببب
داستانت عالیه😊😘😘😘😘
جعررر😂😂😂😂باشه حتما مرسی😂💜