.....
فردا صبح از زبان جیمین: من و تهیونگ کل شب رو توی بیمارستان گذروندیم و الان صبح شده امیدوارم می چا به هوش اومده باشه دکتر: اوه شما هنوز اینجایید ?? جیمین: اقای دکتر میتونیم می چا رو ببینیم دکتر: بله تهیونگ: خوبه ، جیمین بیا بریم پیش می چا جیمین: باشه تهیونگ: خسته نباشید اقای دکتر دکتر: همچنین ****** جیمین: می چا حالت خوبه ? می چا که داشت استراحت میکرد با صدای جیمین چشماش رو باز میکنه می چا: جیمین تویی? جیمین: اره حالت خوبه عزیزم می چا: خوبم فقط یکم بدنم درد میکنه پرستار گفت طبیعیه ، تهیونگ توهم اومدی تهیونگ: اره ، حالت خوبه? می چا: خوبم ممنون ، جی هیون کجاست ? جیمین: اداره ی پلیس
می چا: باورم نمیشه میخواست منو بکشه ، اون واقعا دیوونست ، جیمین لطفا ناراحت نشو ولی این حقیقته جیمین: نه ناراحت نمیشم حق داری راستش دوست دارم مجازات بشه تهیونگ: اما واسه چی انقدر ازت کینه داشت هنوز درکش واسم سخته می چا: خودم هم هنوز نمیدونم چرا انقدر از من متنفر بود ولی وایسا شما اشتی کردین???? جیمین: راستش اره می چا: خیلی خوبه 😃 تهیونگ تو دیگه من رو دوست نداری درسته?? تهیونگ: دوستت دارم ولی خب تو و جیمین بیشتر به هم میاید🙂 دکتر: خب دیگه بزارید بیمارمون استراحت کنه جیمین: خداحافظ می چا می چا: خداحافظ عزیزم تهیونگ: خداحافظ می چا: خداحافظ☺
$: پس پارک جی هیون دادگاه نداره کمیسر: بله ، طبق جواب ازمایش پارک جی هیون ایشون رو به تیمارستان میفرستیم ( دیوونه خونه 😂) متوجه شدیم پارک جی هیون مشکل روحی دارن و اگه به زندان فرستاده بشن حالشون بدتر میشه $: فردا پارک جی هیون رو به تیمارستان بفرستید ، حال خانم کانگ می چا چطوره? کمیسر: حالشون خوبه $: خب خوبه میتونید برید کمیسر: خدانگهدار ******* فردا صبح ******* + بلند شو جی هیون: من رو کجا میبرید + تیمارستان جی هیون: برای چی مگه من چمه ? + من نمیدونم ، راه بیوفت جی هیون: ولم کنید ببینم ، تیمارستان واسه چیه مگه من دیوونم ، ولم کنید ، من نمیخوام برم تیمارستان ولم کنید جی هیون رو سوار ماشین میکنن و به تیمارستان میبرنش ***** جی هیون: ولم کنید من نمی خوام برم دیوونه خونه ، به من دست نزن مرتیکه ، ولمممم کنیددد( با داد و گریه)
دکتر: پرستار ایشون رو به اتاقشون ببرید و بهشون ارام بخش تزریق کنید پرستار: چشم دکتر جی هیون: ولم کنید ، مگه ، مگه من چیکار کردم😭😭😭😭 پرستار: ارام بخش رو بهشون تزریق کردیم الان اثر میکنه دکتر: خوبه ، مراقبش باشید فعلا به این وضع عادت نکرده پرستار: چشم دکتر دکتر: مخصوصا حواستون به اریکا باشه ممکنه جی هیون رو اذیت کنه میدونید دیگه اریکا بیمار های قبلیمون رو اونقدر اذیت کرد که همه ی بیمار ها خ.و.د.ک.ش.ی کردن تازه تختش هم کنار جی هیونه دیگه سفارش نمیکنم پرستار: نگران نباشید حواسم هست
تهیونگ: جیمینننننننن، می چاااااا جیمین: چی شده می چا: چته تهیونگ تهیونگ: جی هیون نمیره زندان ، فرستادنش تیمارستان😱😱 جیمین: چییییی امکان نداره تهیونگ: چرا داره ، ازش ازمایش گرفتن و فهمیدن مشکل روحی داره می چا: الان تیمارستانه? تهیونگ: اره جیمین: باورم نمیشه 😢 مادرم خبر داره تهیونگ: مثل اینکه به خانم پارک هم خبر دادن ولی ایشون گفته واسشون مهم نیست جیمین: اخه اون چجور مادریه😫 می چا: تو که گفتی جی هیون باید مجازات بشه ، خب الان مجازات شده جیمین: من گفتم باید بره زندان نگفتم بره تیمارستان ، باید خواهرم رو ببینم می چا: انقدر زود بخشیدیش? جیمین: اخه تیمارستان خیلی جایه بدیه مطمئنم الان خیلی ترسیده اگه یه روانی اذیتش کنه چی ، اگه الکی بهش دارو بدن چی واییی خدا دارم دیوونه میشم ، باید برم ببینمش وگرنه تا صبح من رو هم باید ببرن تیمارستان تهیونگ: اگه تو میری منم میام می چا: هرکدومتون بره دیدن جی هیون دیگه باهاش حرفی ندارم جیمین: منظورت چیه? می چا: یعنی یا من یا جی هیون جیمین: ...... واییی خدایا، باشه نمیرن دیدنش تهیونگ: حالا که اینطور شد منم نمیرم
منتظر پارت 7 باشید ناظر عزیز لطفا منتشر کن واسش زحمت کشیدم لطفا شخصیش هم نکن
........... اسلاید اضافه...........
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارتبعد💔
میدونستیاگزودترپارتهاروبزاری
داستانتبیشترطرفداردارع
پلطفازودترعبزار
اجی ببخشید از اینکه دیر به دیر فعالیت میکنم درس هام زیاد شده همش در حال درس خوندنم ، خیلی کم میام تستچی ولی کلی ایده واسه ی ادامه دادن دنیای عشق دارم ، بزودی مینویسمشون💕
باشعنفسم
عالییپارتبعد
ولیجیهیونگناهدارع😥😂
😁😁
خب اجی من به می چا حق میدم ، از دست جی هیون عصبانیه
عالی بود خیلی منتظر بووودم زودتر بذار