5 اسلاید صحیح/غلط توسط: ♤army♤ انتشار: 3 سال پیش 1,019 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام سلام . بریم بریم سراغ سراغ داستان داستان
. تهیونگ: بلندش کردم و بردمش به چادری که خالی بود . یکی از دوستای سو که اسمش رونیکا بود رو خبر دار کردم و اومد پاش رو بخیه زد و بعدشم پانسمانش کرد . رونیکا: وقتی کارم تموم شد از چادر بیرون اومدم و رفتم پیش اقای کیم . چرا زانوش اینطوری شده . تهیونگ: خب فکر کنم....رونیکا: نکنه کار تو بود . تهیونگ: خانم رونیکا جایگاه خودت رو بدون و به من تهمت نزن . اون پاش به شاخه های روی زمین گیر کرد . رونیکا: جایگاه خودم رو میدونم . فقط ازت یک سوال پرسیدم . چون دیونه ها میتنن هر کاری بخوان بکنن . تهیونگ: "من دیوانه نیستم" . رونیکا: پس چرا اومدی تیمارستان . تهیونگ: من حال روانم کاملا خوبه . رونیکا: اون دیگه به من ربطی نداره . تهیونگ: بدون اینکه به اون دختره اهمیت بدم رفتم داخل چادر . رفتم جلو و دیدم زانوهاش زخم بود و پانسمانش کرده بودن . یکم که بیشتر رفتم جلو به صورتش نگاه کردم و دیدم روی گردنش یک خراش افتاده . دلم براش میسوخت که اینقدر زخمی بود . ۵ساعت بعد . سو: وقتی بیدار شدم سرم درد میکرد . وقتی چشمام کامل باز شد دیدم داخل ماشین خوابیدم و احساس کردم که ماشین درحال حرکته . کمک کمکم کنید . تهیونگ: بهوش اومدی . سو: مامان بابا کجایین . بیاین کمکم کنید . تهیونگ: اروم باش . سو: پاهام درد داره . یکی کمکم کنه . تهیونگ: سو اروم باش تو فقط پاهات زخمیه . سو: تو کی هستی . صدات برام اشناست .
تهیونگ: اره تو منو میشناسی . من دوستت هستم . سو: اها تو کیم تهیونگی . تهیونگ: درسته . سو: تهیونگ کمکم کن . زانوهام داره خورد میشه . تهیونگ: ماشین رو کنار جاده پارک کردم و پیاده شدم رفتم عقب و در رو باز کردم . میخوای یکم اب بخوری . سو: ااره . تهیونگ: کمکش کردم که بلند بشه و یکم از بطری که داخلش اب بود بهش دادم و خورد . سو: ممنونم . تهیونگ: خواهش . دوباره سوار ماشین شدم و ماشین رو روشن کردم و حرکت کردم . سو: همینطور به سقف ماشین خیره شده بودم تا اینکه خوابم برد . دوساعت بعد . تهیونگ: همینطور که داشتم رانندگی میکردم یهو سو بهم گفت : خون از پانسمانم رد شده . تهیونگ: دوباره ماشین رو کامل از جاده خارج کردم و نگهش داشتم . جعبه کمک های اولیه رو در اوردم و گذاشتم کنار ماشین . سو: تهیونگ اومد کمکم و از ماشین پیادم کرد و روی زمین نشستم و به ماشین تکیه دادم . تهیونگ: پانسمان سو رو باز کردم . من نمیتونم انجامش بدم . سو: باید پاهام رو پانسمان کنی وگرنه کثیف میشه و عفونت میکنه . تهیونگ: گاز استریل رو برداشتم و بازش کردم و گذاشتم سر زانوش و بعدش باند رو دور پاش بستم و با اون یکی پاشم همینکار رو کردم . سو: ممنونم . دیدی چقدر راحت بود بستنش . تهیونگ: حق با توعه . سو: اومد کمکم کرد سوار ماشین شدم و به سقف خیره شدم تا اینکه ماشین راه افتاد . ببینم کی بهت اجازه داد رانندگی کنی . تهیونگ: داخل ذهنم گفتم بیا دوباره شروع کرد . خود رئیست بهم اجازه داد که رانندگی کنم . سو: اصلا بلدی رانندگی کنی . تهیونگ: سال ۲۰۲۱ من بزرگترین جایزه رانندگی رو در کره بردم بعد تو الان بهم میگی رانندگی بلدم یا نه . سو: حال صحبت نداشتم و دیگه محلش ندادم . ۱بامداد . سو: من گشنمه .
تهیونگ: اما ما چیزی برای خوردن نداریم . متاسفم . سو: من نمیتونم تحمل این گشنگی رو بکنم . تهیونگ: خب بخواب . سو: خوابم نمیاد . تهیونگ: خب دارو بیهوشی بزن به خودت . سو: چی میگی . اطلا میدونی داروی بیهوشی چقدر پر از سم هست و برای بدن ضرر داره . تهیونگ: ولی اینجا چیزی برای خوردن نیست . سو: اما... تهیونگ: باداد: وقتی بهت میگم چیزی برای خوردن نیست دیگه باید بفهمی . اینقدر نرو روی مغزم😠
خدانگهدارتون
5 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
113 لایک
عالییییی
عالیییییییی
پارت بعد کییییییی میاددددددد؟؟؟؟؟؟؟
تو برسی هست🥰
대박
عزیزم من کره ای بلد نیستم لطفا ترجمشو بزار😂🥰😘
خیلی خوب یک زبان دیگه رو هم بلد باشی
😹
عالی بود ایول
ممنونم🥰
چقدر این دختره پروعه پسم رفته نجاتش داده
اینم هی داره قر میزنه بهش
آخ که عاشق داستانتم
مرسی عزیزم .
پسرم برای چی استفاده میشه . اخه خیلی ها رو تاب حال دیدم که به اعضا میگن پسرم
برای همون حس مالکیت مثلا میخوان بگن فلانی برای منه میگن پسرم یا بچم تو یه لایو هم یکی کامنت گذاشته بود برای جیمین و گفته بود با اینکه ۱۰ سال ازت کوچیکترم بهت حس مادری دارم و این حرف از اونجا معروف شده بعضی ها میگن
تو خونه ماهم وقتی کسی چیزی به بی تی اس بگه من و مامانم میگیم با پسرای ما کاری نداشته باشین. خیلی خفنه مامانتم آرمی باشه
نه بابا من که خجالت میکشم . مامان منم ارمیه
گروه خفن ها وارد میشوند😎
هاعی 🥺💕
چطوری خوفی؟
منم دارم مینویسم🥺🍡
سر بزن پشیمون نمیشی 🥺🍡
راستی عالی مینویسی 😍🥺🍡💕💕💕💕
چشم حتما میخوانم
ممنون 🥺🍡🤝🏻
وابیییییییی مامانیییییی پارت 9 رو بزاررررررررر تو داستان جیهیون رو بکش از طرف من 😎😎😂😂😂ببرش زیر کامیون یا قطار 😂😂😂
🤣🤣🤣
عالیه
فالویی💜
ممنونم . باشه
منم مثل سو گشنمه....
چشم...
🖤💖
🙂😘😘😘😘😘
عالیییییییییییی بود 😍❤️✨
پارت بعد 💕
مرسیییی