6 اسلاید صحیح/غلط توسط: لیدی و کت انتشار: 3 سال پیش 263 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام اینم پارت ۳۰ ناظر جون منتشر کن
سلام برو بعدی
آدرین دادی از سر درد زد و افتاد (نکته: اولاً مارسل فقط معجزه گر طاووس رو برداشت دوماً مارسل فرار کرد) مرینت داد زد و پرستار و دکتر رو صدا زد و اونا اومدن و بردنش تو اتاق دکتر: خانم مرینت اول یه خبر خوب دارم اونم اینه که ضربه ای که به کمر آدرین خورده به جایی که درد میکرد نخورده و آدرین از تحرک زیاد و استراحت نکردن بیهوش شده و شما تا فردا میتونید مرخصش کنید (نکته: بریم سمت مارسل و اربابش که بعداً میفهمید کیه😉) مارسل: ارباب من فقط تونستم معجزه گر طاووس رو به دست بیارم آدرین خیلی قوی بود حتی وقتی که کمرش درد میکرد. ارباب مارسل: خوبه که از شر گابریل خلاص شدیم خیلی رو مُخم بود و باید تا نبرد نهایی صبر کنیم و شکستشون بدیم (نکته: فقط میتونم بگم که ارباب مارسل پسره) (نکته: فردا شد و آدرین مرخص شد و اومدن خونه مرینت اینا) آدرین: بانوی من؟😍 مرینت: جونم پیشی😊 آدرین: دستت رو بیار. و مرینت دستش رو میاره و آدرین معجزه گر پروانه رو بهش میده و نورو میاد بیرون نورو: آخجون آزاد شدمممم ممنونم لیدی باگ ممنونم کت نوار😘 و پلگ و تیکی هم اومدن و همینطور بقیه کوامی ها و با نورو حرف زدن.
نادیا شاماک: گیج نشید این فقط اخباره شهردار بورژوا برای فردا قهرمانان شهر رو به یک سفر دعوت کرده به شانگهای و فردا راس ساعت ۷ صبح اینجا باشن پایان اخبار. مرینت: بنظرت بریم پیشی؟🤔 آدرین: هر طور تو بخوای بانوی من😍 مرینت: بنظرم بریم برای استراحت خوبه آدرین: پس میریم پرنسسم😘 (نکته: به همه معجزه گر هاشون رو داد و فردا شد تو قطار) مامور قطار اومد تو کپه ی لیدی باگ و کت نوار و گفت: یه مهمون دارین اون کسی نیست جززززززرززززززز
لایلا: سلام بچه ها من چون مادربزرگم تو شانگهای هست باهاتون میام لیدی باگ: بر خ.ر م.گ.س معرکه لعنت کت نوار: آروم باش بانوی من لایلا نشست و قطار حرکت کرد و گفت: من خیلی گربه ها رو دوست دارم و بعد لیدی باگ بلند شد و یکی زد تو گوش لایلا و بعد لایلا هم یکی زد تو گوش لیدی باگ و بعد کت نوار بلند شد و یکی محکم زد تو صورت لایلا و گفت: هیچ وقت حق نداری رو بانوی من دست بلند کنی و مامور قطار رو صدا کرد و لایلا رو برد توی کپه دیگ و رفت پیش لیدی باگ نشست و موهاش رو نوازش کرد و گفت: بانو خوبی؟😍 لیدی باگ: عالیم خوب شد که لایلا رفت و گرنه میزدمش تا سر حد مرگ کت نوار: بانوی من خون خودتو کثیف نکن و بعد لیدی باگ دراز کشید و سرش رو گذاشت رو پای کت نوار و کت نوار هم موهای لیدی باگ رو ناز میکرد
(نکته: رسیدن به شانگهای و رفتن به هتل گروهبندی اتاق ها: (به اسم خودشون میگم): جولیکا و رز - نینو و آلیا - میلن و ایوان - کیم و مکث و مارکاف - آدرین و مرینت - زویی و الکس ) خوابیدن و صبح شد و الان تو اتاق لیدی باگ و کت نوار بودیم کلی سرو صدا میومد و لیدی باگ خواب بود (ای خوابالو😂) (نکته: کت نوار داشت با یه هیولاهای کوچکی میجنگید که فقط با چشم های خودش میتونست ببینشون و اونا سنتی مانستر بودن خیلی زیاد بودن و دندون های تیزی هم دارن) که یهووووو لیدی باگ بیدار شدن و دید کت نوار داره با هوا مبارزه میکنه (چون لیدی باگ اونا رو نمیبینه) لیدی باگ: کت نوار داری چیکار میکنی؟🤔 کت نوار: دارم میجنگم بیا یه دستی برسون لیدی باگ: با کی داری میجنگی اینجا ک کسی نیست؟😐 کت نوار: نگو که فقط من بد بخت اینا رو میبینم و باید تنهایی باهاشون بجنگم؟ وایی خدا که یهوو اونا کت نوار رو پرت کردن سمت دیوار و گرفتنش و رئیسشون از بازوی کت نوار گاز گرفت و خون اومد و یهوووووووووووووووووووووووووو
تموم شد خداحافظ
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
عالیه
فالویی بفالو
یه چی میگم حتما اینارو از داستانت حذف کن 1_چرا انقدر بچه داشتن؟(مرینت و آدرین) کمش کن (در آینده) 2_همش کت نوار بی چاره رو درحال جنگیدن نذار خو بذار یکم استراحت کنه😐💔 3_انقدرم وسطش نگو یهووووووووووووووووووووووووو بعد تموم کن😐
تموم شد اگه دستور دیگه ای بود میگم😂😎فق اینارو درس کن😐
بقیه رو درست میکنم ولی یهووو رو نمیتونم این خیلی رو مخ کاربراس😁 ممنونم (حتما درستشون میکنم)
راستی درباره بچه هاشون تو آینده میفهمید اونجا بچه هاشون کمترن
اوکی ولی وقتی میگی یهووووووووووووو دیگه تموم نکن ادامه بذار😂😐
اونم نمیتونم چون ک.ر.م دارم
#کرم_نریزیم😐
تا
#مردم_آزاری_نکنیم😐💔👌🏻
#با_تشکر😐✨
#نمیتونم
#خوشبختم_منم_نمیتوانم_به_طوری_که_یکی_بلاکم_کرد_😂
😂دارم پارت بعد رو مینویسم با یهوووو😂
مرض یهوووو شو کم کن داش😐😔💔
فقط حرص من اون موقع😔👌🏻💔
تا الان ۲ تا یهووو داره
مثل اینکه زیادی دارای کرم هستی
متاسفم😔👌🏻🤝🏻
خیلی😂. راستی پارت بعد منتشر شد😉
عه برم بخونم 😔🤝🏻
باو تو تو هر چیز خوبی باید کرم بریزی؟ خو میذاشتی اینا عاشقانه زندگیشونو ادامه بدن😐💔
پارت بعدی رو خوندم تنک😐✨
ممنونم که خوندیش
من کلا یا باید تو داستان کخ بریزم یا باید کخ بریزم😂
خواهش،تو از دست رفتی متاسفم تو یه کرمی😔🤝🏻😹
#جوابی_ندارم😐
پ تایید میکنی که کرمی؟ 😹🤝🏻
به احتمال ۶۰ درصد
به احتمال 99/9😹🤝🏻
واو
بله😔🤝🏻😹
مرسی
خواهش😹😐🤝🏻
عالی بود پارت بعدی🙏😍
ممنونم چشم حتما
عالی بود😍😍😍
میشه ی خواهشی ازت کنم؟🥺🥺🥺
چی؟🤔
اگه میخواهی جای حساس کات نکنم متاسفانه نمیشه😁
نه ی چیز دیگه
خب بگو
میشه بگی اسمت چیه و چند سالته؟؟؟
سن: ۱۳
اسم: امیر
اسم بابای منو چرا گذاشتی رو خودم😂
2 سال بزرگتری از من😲😁
اولا : بله از شما بزرگترم
دوما : امیر جزئی از اسممه و اسم کاملم رو نمیگم
آها فقط امیدوارم امیرعلی نباشه چون اسم پسر خاله😂
پسرخالمه😁
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
عالی
ممنونم
عانیونگ^^🫶🦩
ما نیچر هستیمـ به معنی طبیعت•-•🦩🌸
گروه ما از ۷ عضو فوق العاده و کیوت تشکیل شده :
『مینا ⊹ ایصول ⊹ چو ⊹ هانول ⊹ هیونبین ⊹ لیا ⊹ میصو』
ما به فنامون میگیم فلاور ، فلاور میشی کیوتم ؟¿🥹🦩🌸
꒷︶꒷꒥꒷‧˚꒷︶꒷꒥꒷‧🪷˚꒷︶꒷꒥꒷‧˚꒷︶꒷꒥꒷‧˚
ادمین اگه از تبلیغ خوشت نمیاد ، حذفش کن•-•🥢
نه اشکال نداره😉