6 اسلاید صحیح/غلط توسط: لیدی و کت انتشار: 3 سال پیش 275 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام اینم پارت ۲۹ ناظر جون منتشر کن
سلام برو بعدی
یکی در زد اون کسی نبود جزززززز گابریل آگراست و اومد تو گابریل: سلام آدرین خوبی؟ آدرین: چرا هر جا میرم تو هم هستی؟ و هر چی بهش وصل بود کند و اومد جلوی مرینت و رو دستبندش زد و لباس سیاه و سبزش ظاهر شد گابریل: باهات کاری نداری آدرین: ولی من دارم و شروع کرد به حمله و گابریل هم جاخالی میداد و بعدد یهووو یه لگد به گابریل زد و گابریل خورد به دیوار گابریل: دیگه بسه (نورو دوسو یکی بشین) شدوماث شروع کرد به حمله کردن و آدرین هم حمله ها رو دفع میکرد که یهوو آدرین از شدوماث دور شد و یهوووووووو چوب هاش رو پرت کرد و هی میخورد به شکم شدوماث و وقتی چوب ها بر میگشتن سمت آدرین ، آدرین میپرید هوا و با لگد چوب ها رو دوباره به شدوماث میزد که یهووووو
آدرین به پلگ اشاره کرد و پلگ هم یواشکی با (پنجه برنده) زیر پای شدوماث رو نابود کرد و همون جا آدرین پرید بالا و با یه چرخش یه لگد تو صورت شدوماث زد و معجزه گر هارو برداشت (نکته: گابریل بی هوش شده) و آدرین از خستگی افتاد ولییییییی مرینت گرفتش مارسل: اون پسر شدوماثه مرینت چرا بهش کمک میکنی که یهوووووو آدرین گفت: حواسم بود به مرینت چی گفتی برای تو هم دارم شدوماث که پدرم بود بهش رحم نکردم که یهوووووو
(کاش اینجا تست تموم میشد و همتون رو دق میدادم ولی حیف ک نمیشه راستی چون فردا مدارس تعطیل شده دارم مینویسم و امتحان اجتماعیم تعطیل شد آخجون) مارسل آدرین رو از دست مرینت برداشت و محکم پرتش کرد سمت دیوار و یقه آدرین رو گرفت و معجزه گرا رو برداشت (بچه ها همین الان فهمیدم که فردا حضوری و امتحانم هم سر جاشه و منم هیچی نخوندم چون فکر میکردم تعطیله چیکار کنم آخه الان ساعت ۹ یکشنبه ۱۴۰۱/۱/۲۱ هست و فردا امتحان دارم)
مرینت: مارسل ولش کن چیکارش داری؟ چرا معجزه گر ها رو برداشتی؟🤔 مارسل: من به خاطر معجزه گر های شدوماث اومده بودم و آدرین هم زحمت گرفتنشون رو برام کشید و الان هم باید تو رو متاسفانه ببرم پیش خودم چون باهات کار دارم و اومد سمت مرینت که آدرین زد رو شونه و گفت: هی داداش باید اول از روی جنازه من رد شی تا بزارم به مرینت آسیب بزنی مارسل: چشم از روی جنازت هم رد میشم و یه مشت اومد تا بزنه تو صورت آدرین که آدرین دستشو گرفت و دستش رو پیچوند یه مشت تو سینش زد و مارسل افتاد زمین و آدرین یه بار از روش رد شد و گفت: دنیا رو میبینی قرار بود تو از روم رد شی و حالا من از روت رد شدم مرینت: آدرین بیا بریم یه اتاق دیگ و اومدن تا رفتن مارسل بلند شد و یه لگد محکم تو کمر آدرین زد و فرار کرد و یهووووووووووووووووووووووووووووو
تموم شد خداحافظ
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
قصد دق دادن داری؟
میخوای جون به جونمون کنی؟
خب باتیر بزن چرا زجر کشمون میکنی؟؟؟
منم تلافی میکنم وایسا😌
به من M A H T A😌😌😌
عالی😍😍😍
باز جای حساس😢😢😢😢😢خدایا منو بکش😭😭😭😭😭
😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣😁😁😁😁 پارت بعدی تو بررسی هست
خب خداروشکر امیدوارم جای حساس کات نشده باشه😭
😉اتفاقا اون هم جای حساس کات شده😉
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
برات دارم وایسا اگه از کشور نداختمت بیرون😠
آخه چرا؟😐😂
تا شما باشی حتی حساس کات نکنی و بدون واقعا این کار از دستم برمیاد😌
باشه منو از ایران بنداز تو پاریس خیلی خوب میشه😍
منظورم این بود که آوارت میکنم عزیزم😅
امم ی سوال از من بزرگ تری یا کوچیک تر؟؟
من11سالمه😁
عاااالی
بعدددددی
ممنونم
چشم در اسرع وقت مینویسم
عاااااااالی
ممنونم