6 اسلاید صحیح/غلط توسط: لیدی و کت انتشار: 3 سال پیش 303 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام اینم پارت ۲۶ میشه پارت اول فصل ۲ ناظر جون لطفا منتشر کن خیلی زحمت کشیدم الان ساعت ۱:۳۰ شبه
سلام برو بعدی
آدرین: بانوی من تبدیل شیم بریم بیرون؟ مرینت: هر چی تو بگی (تیکی خال ها روشن) آدرین: (پلگ پنجه ها بیرون) رفتن بالای یه پشت بومی نشستن کت نوار: بانوی من لیدی باگ: جونم پیشی کت نوار: بنظرت کی شدوماث رو شکست میدیم؟؟🤔 لیدی باگ: نمیدونم ولی حس میکنم نزدیکه کت نوار: امیدوارم حست درست بگه لیدی باگ: یعنی من اشتباه میکنم؟ کت نوار: نه بانوی من تو همیشه درست میگی و من همیشه بهت اعتماد دارم و همیشه در هر حال پیشتم لیدی باگ: ممنونم پیشی جون که یهوووووووووووووووو
حاکماث اومد (نکته: بچه ها یادم رفت بگم تو این ۶ ماه مامان و بابای آدرین امروز برگشتن از نیویورک و معجزه گر طاووس رو هم لیدی باگ از دست داد و حاکماث قبلی اومده و معجزه گر طاووس دست لایلا است راستی لایلا گابریل رو از تو برزیل پیدا کرد و آوردش برای انتقام گیری از لیدی باگ و کت نوار باز هم ببخشید که یادم رفت بگم و راستی مرینت و آدرین الان ۲۰ سالشونه بازم ببخشید که یادم رفت از وقتی درس هام حضوری شده همه چی رو با هم قاطی میکنم😅) حاکماث: به به میبینم که دارین راجع به من حرف میزنید. لیدی باگ و کت نوار گارد گرفتن که یهوووووووووووووووووووو
مایورا (همون لایلا ) از پشت اونا اومد و دوتا چاقو گذاشت پشت کمرشون حاکماث: اگه کت نوار تکون بخوره مایورا چاقو رو تو قلب لیدی باگ فرو میکنه و اگه لیدی باگ تکون بخوره مایورا چاقو رو تو قلب کت نوار فرو میکنه حاکماث: حالا صلاح هاتون رو بندازین صلاح هاشون رو انداختن و دست هم رو گرفتن کت نوار: حاکماث یه روزی یه جایی همچین بزنمت که نتونی بلند شی اگه همین الان مردی مایورا و لیدی باگ برن منو تو با هم بجنگیم حاکماث: اون باشه برای بعد الان باهاتون کار ها دارم هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها(نکته: هاها یعنی خنده شیطانی😈) و بعد یهووووو
مایورا اونا رو بیهوش کرد بعد از چند ساعت لیدی باگ به هوش اومد و بعد کت نوار رو به هوش آورد کت نوار: اینجا اتاق منه لیدی باگ: باز بابات برگشته معلوم نیست چه نقشه ای داره؟ (نکته: تمام شیشه ها مثل زندان بود و نمیتونستن فرار کنن ولی حاکماث نه وسایل گرمایی نه سرمایی نه پتو نه بالشت هیچی نبود فقط زمین خالی بود کت نوار: بانوی من تو این چند وقت ممکن هر کدوممون یه چیزیش بشه اما اگه وقت شد فراریت میدم لیدی باگ: نه چون خودت گفتی تا آخر عمرت پیشمی و منم همینو گفتم پس تورو تنها نمیزارم که یهووووووو حاکماث اومد و گفت: اولین شنکجتون شروع شد و بعد بردشون پایین جای امیلی (نکته: شاید براتون سوال پیش اومده که آدرین این خونه رو فروخت اما من نگفتم به کی فروخت در اصل به یکی از رفقای گابریل فروخت) رفت و یه سنتی مانستر ساخت و کت نوار رو به ستون بست و گفت: لیدی باگ باید انتخاب کنی تو کت نوار رو با لگد محکم میزنی یا من محکم بزنمش لیدی باگ: 😨😨 ام....آخه....چرا؟ حاکماث: خب این شکنجس دیگه😐 کت نوار: بانوی من بزار حاکماث منو بزنه نمیخوام تو منو بزنی و بعد خودتو سرزنش کنی حاکماث: میدونی قدرت من زیاده اگه بزنمت خیلی دردت میاد ها کت نوار: من از بچگی با درد بزرگ شدم اول درد مرگ مادرم دوم درد جداییم از پدرم سومیم درد تنهاییم چهارمی درد زندانی شدن و تنهایی کشیدن این درد ها برام دیگه چیزی نیست😏 حاکماث: خودت خواستی ها و بعد محکم یه لگد زد تو صورت کت نوار از صورت کت نوار داشت خون میومد و بعد کت نوار زیر لب گفت: از هیکلت خجالت بکش مرد کنه یه بچه رو میزنی بچرخ تا بچرخیم از درد نتونس داد بزنه و قطره قطره اشکاش سرازیر شد حاکماث: دیدم که نتونستی درد رو تحمل کنی و زدی زیر گریه کت نوار: هه من درد رو حس نمیکنم و الان درد نمیکنم ولی دارم فکر میکنم که چه کسی چه کسی رو زده برای تعداد بد بختیام گریه میکنم حاکماث: چه کسی رو زدم؟ کت نوار: (پلگ پنجه ها داخل) حاکماث:😨آ.....آد......آدر.......آدری.......آدرین؟ آدرین: بله پدر بله و یهو با زور زیاد طناب ها رو پاره کرد و گفت بهت گفتم که حسابت رو میرسم برام مهم نیست که پدرم بودی حاکماث: بودم؟ آدرین: بله بودی دیگه نیستی کاش بجا مامان تو می مردی (با بغض میگفت) و گفت: (پلگ پنجه ها بیرون) و رفت سمت حاکماث که یهوووو لیدی باگ اومد جلو و گفت: پیشی جون لطفاً ولش کن میکشیش ها کت نوار: مرگ براش کمه باید زجر کشش کنم لیدی باگ: تو ابر قهرمانی نه یه قاتل کت نوار: تو امروز من با کشتن ابر قهرمانم و لیدی باگ رو کنار زد لیدی باگ دست کت نوار رو گرفت و گفت: جون من لطفاً گوش کن کت نوار: متاسفم بانوی من و رفت سراغ حاکماث
(آخ دستم درد گرفت حداقل لایک کن تا بهم انرژی بدی به قولمم عمل کردم و طولانی نوشتم) حاکماث دید که کت نوار داره بهش حمله میکنه بهش حمله کرد کت نوار یه مشت محکم زد تو شکم حاکماث و خورد تو شکم حاکماث و خورد به ستون و چرخید تو هوا و یه لگد محکم زد تو صورت حاکماث و معجزه گرش رو برداشت و اومد دوباره بزنش لیدی باگ اومد جلوش و گفت: پیشی اگه بخواهی بزنیش باید من رو اول بزنی و بعد کت نوار زد زیر گریه و گفت: تو جای من نبودی تو مادرتو از دست دادی؟ پدرت حاکماث بود؟ تو رو از بیرون رفتن منع میکرد پدرت؟ تو تنها بودی از صبح تا شب؟ تو همچین پدری داشتی؟ تو تو بچگیت مادرت رو از دست دادی؟ و با داد گفت تو هیچ کدوم از اینا رو نکشیدییییی میفهمیییییی ........ نه دیگ نمیفهمی دیدی من تو دنیا تکم بفهممممم گریه کرد و چوبش رو زد و رفت و بعد لیدی باگ هم رفت پیشش (بعد از ۳۰ دقیقه) لیدی باگ: پیشی میدونم که من هیچکدوم از درد های تو رو نکشیدم ولی تو منو داری و منم تو رو دارم کت نوار: من فقط تو دنیا تو رو دارم😍
تموم شد
خداحافظ
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مرسییییییی
عالی بود😍😍😍😍😍😍
ممنونم
😘😘😘
پارت بعدی رو چهارشنبه ۱۴۰۱/۱/۲۴ مینویسم
❤😘❤
♥️منتظرم♥️
سلام بچه ها تو اسلاید ۳ نوشتم مامان و بابای آدرین برگشتن از نیویورک اما اشتباه نوشتم😅 منظورم مامان و بابای مرینت برگشتن ببخشید