:) P6🖤

خدمتکارا اومدن و منو به اقامت گاهمون هدایت کردند.(پرش زمانی به فردا صبح)(ملکه مادر_هه سو+)صبح زود از خواب بیدار شدم. حالم بهتر شده بود. رفتم در چاه و دست و صورتم رو شستم.ملکه مادر رو دیدم که به سمتم میومد_هی دختره تو دفتر املاک و اسناد قصر رو برداشتی+خیر ملکه مادر_دروغ نگو دختره ی چشم سف٪ید +ملکه مادر من رو اف کنید ولی باور کنید من چنین کاری نکردم_توی دادگاه می فهمیم+باور کنید من همچین کاری نکردم.(دادگاه)٪خانم کیم یانگ هه سو فرزند پارک مینا و کیم سارانگ به جرم دزدیدن دفتر املاک و اسناد قصر. دوشیزه کیم، دفاعیه؟+باور کنید من همچین کاری نکردم و هینی که من در اتاق ارباب بودم یک نفر وارد اتاق شد و اون دفتر رو دزدید من حتی نمیدونم این دفتر به چه دردی می خوره٪مدرکی دارید+... متاسفانه... نه٪شاهد؟+اونم نه٪پس شما به حکم اعدام محکوم میشوید تا وقتی که اعتراف نکنید و دفتر رو بازنگردانید در زندان حبس میشید _حقته... دختره ی هر*ه٪خارج از نوبت صحبت نکنید_حتیییی مننن؟ ٪بله حتی شما سرورم_از این حرفت پشیمون میشی٪جلسه به اتمام رسید. وقتی داشتم به سمت زندان میرفتم یونگی با خشم نگاهم میکرد چرا کسی حرفم رو باور نمی کرد؟

کات:)

مرض به گذاشتن 5 اسلاید:|

احتمالا 10 پارته یا بیشتر

بای😐🖤