6 اسلاید صحیح/غلط توسط: لیدی و کت انتشار: 3 سال پیش 406 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلااام بچه ها متاسفانه پارت قبلی کلی قسمت های هیجانی داشت اما مثل اینکه منتشر نشده بود اون قسمت های هیجانیش
سلام
برو بعدی
فردا شد بعد از مدرسه آدرین: دیدم لیدی باگ داره با مایورا میجنگه و سریع تبدیل شدم و رسیدم دیدم که وقتی رسیددمم دیر بود مایورا یه چاقو محکم فرو کرد تو دل کفشدوزک و تا منو دید فرار کرد. لیدی باگ: آآآخخخخ کت نوار: نهههه بانوی من تو نباید بمیری لیدی باگ: من که هنوز نمردم😑 کت نوار: خب باشه الان خوبی بانوی من لیدی باگ: نه میشه منو به این بیمارستان ببری اونجا کلی دوست و آشنا دارم کت نوار باشه بانوی من. سریع بردش بیمارستان و بستری شد.
مرینت: چییی لیدی باگ داره با مایورا میجنگه؟ اما من که تو اتاقم؟ نههه باز اون گربه هه گول مایورا رو میخوره (تیکی خال ها روشن) رفتم و دیدم همه چی تموم شده و کت نوار گفت: بانوی من خیلیی دیر اومدی خودم شکستش دادم مایورا فک کرد میتونه با سنتی مانستر تو منو گول بزنه لیدی باگ: آفرین پیشی چجوری تونستی؟ کت نوار: خب مایورا فرار کرد اما یادش رفت شی ای که توش آموک رفته بود رو برداره و منم با قدرتم نابودش کردم و دوباره سریع تبدیل شدم و آموک رو هم نابود کردم و باز هم تبدیل شدمو منتظر تو موندم بانوی من لیدی باگ: آفرین خیلی سریع بودی
(حالا فک کنم نقشه حاکماث رو فهمیده باشید درسته؟ فلش بک: ناتالی: قربان فهمیدم گابریل: چیو؟ ناتالی: راه شکست لیدی باگ و کت نوار رو گابریل: چیه؟ ناتالی: مواد لازم😂: یک عدد آکوما - ۳ عدد سنتی مانستر گابریل: خب درست نقشه رو بگو ناتالی: اول ما نیاز به وولپینا داریم گابریل: اون حَله ناتالی: خب و ۳ عدد سنتی مانستر (نکته: چون معجزه گر طاووس درست شده میتونه ۳ تا سنتی مانستر درست کنه) گابریل: سنتی مانستر ها چیَن؟ ناتالی: یه دونه لیدی باگ - یه دونه کت نوار - یه دونه بیمارستان گابریل: همین؟ ناتالی: آره گابریل: خب نقشه رو بگو ناتالی: اول من به سنتی مانستر لیدی باگ انگار چاقو میزنم بعد وولپینا اون چاقو توهمی رو میسازه و اینجوری نه به سنتی مانستر صدمه میرسه و نه توهم نابود نمیشه گابریل: خب لیدی باگ واقعی میفهمه😐 ناتالی: خب من همینو میخوام که بفهمه 😉 گابریل: خب نقشه لو میره که ناتالی: نه خب قسمت دوم نقشه لیدی باگ که رسید وولپینا یه توهم میسازه که یعنی اونا اینجا نیستن و بعد کت نوار سنتی مانستر میاد وسط و لیدی باگ اصلی رو دور میکنه و لیدی باگ تقلبی در حال مرگه که من میام وسط به عنوان پرستار گابریل: خب باهوش تو رو که میشناسه میدونه پرستار نیستی😐 ناتالی: نه دیگه اومدی نسازی وولپینا یه توهم رو من میزاره و بعد من به کت نوار میگم که: متاسفم ما کاری از دستمون بر نمیاد و فقط باید منتظر معجزه باشیم و فقط باید آرزو کنین و بعد تو ذهن کت نوار به این فکر میرسه که معجزه گراشونو ترکیب کنن و بعد میره این مساله رو به لیدی باگ تقلبی میگه و بعد لیدی باگ میگه: نه آرزو کردن بهای سنگینی داره کت نوار بعد میگه:
و بعد کت نوار میگه: نه بانوی من نمیتونم ببینم تو میمیری و بعد لیدی باگ تقلبی میگه: خب باشه اما تو معجزه گرت رو بده تا من آرزو کنم چون من نگهبان معجزه گر ها هستم شاید بهایش کمتر شود کت نوار: خب باشه. و بعد معجزه گرش رو میگیریم گابریل: عالیه ولی خب معجزه گر لیدی باگ اصلی چی؟ ناتالی: خب کت نوار تقلبی اونو میگیره و بعد تموم میشه و اگه این نقشه خراب شد من نقشه دوم دارم که اسمش مظلوم نمایییهه گابریل: چییی؟ ناتالی: بعدا میگم پایان فلش بک) (نکته: الان بریم سراغ لیدی باگ اصلی) لیدی باگ: کت نوار یادته گفتم من عاشق یکی دیگم کت نوار: با کلی مکث ها چی شده؟ نه به من کی گفتی؟ لیدی باگ: یکم شک کردم برا همین گفتم یادته دیروز بهت گفتم عاشقتم؟ کت نوار: آره یادمه لیدی باگ: ای دروغ گو کت نوار: چییی نه من سنتی مانستر نیستم لیدی باگ: ای مایورا احمق من که چیزی نگفتم بعد از کلی جنگ فهمیدم کت نوار اصلی تو بیمارستانه فرار کردم و رسیدم و دیدم که داره معجزه گرش رو در میاره گفتم کت نوار اون یه سنتی مانستره من واقعیم کت نوار: مث چی گیج شدم بالاخره کدومتون واقعی هستین؟ دو تا لیدی باگ: من واقعی یم (همزمان گفتن)
خب خب بچه ها تموم شد همین الان میرم تا پارت بعدی رو بنویسم
ناظر ثبت کن
خداحافظ
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
خيلي قشنگ بود 😘