ناظر رد نکنننننن😭 لطفا حمایت کنید.
همون موقع مامانش اومد تو مادر ا/ت یکم مهربونتر از پدرش بود.
ا/ت خودش رو به خواب زد مادرش اومد و تو موها..ش دس...ت کشید(تستچی مادرشه مادرش ) مادر ا/ت:«ا/ت میدونم بیداری . میدونی که برند ما جدیداً سود خیلی زیادی داشته و رو دست شرکت خانواده کیم زده خانواده کیم هم برای اینکه بتونم مارو کنترل کنن این پیشنهاد رو دادن ولی اگه قبول نکنیم من تو پدرت و بردارت رو ن.ش.ک.ی.م.(برعکس کن) باور کن منو پدرت هم نمیخوایم تورو مجبور کنیم ولی این از دست ما خارجه.
ا/ت یکدفعه بغضش ترکید پرید بغل مامانش
ا/ت :« مامان هق مامانی هقققق.
مامان ا/ت :« جانم .
ا/ت :« من فقط بخاطرهق شما این کارو هق انجام میدم.
مامان ا/ت:« میدونم چه حسی داره چون منم مثل تو بودم.........
اون شب ا/ت تو بغل مادرش گریه کرد ولی حقیقت این بود که مادرش میدونست ا/ت میخواست چه کاری انجام بده و با این در..رو..غ میخواست منافع خودشون رو نجات بده .........
🙃دلم به حال ا/ت سوخت.
ناظر منتشر کن هیچی نداره.
جان مادرت منتشر کن😭😭😭😭
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
عالیییی بید پارت بعد پلیز❤
پارت بددی
باشه هنوز ننوشتم
تو برسی
عاااالیییی
مرسی
چند پارته؟؟
باحال بود
نمیدونم😂هنوز کامل ننوشتم
فک کنم ۱یا ۲ فصل بشه
بعدی رو بزارش
باشه ۱۰ لایک خورد میذارم
فک نمیکردم کسی خوشش بیاد
آیا میدانستید ناظرش من بودم؟
ولی رد نکردم
فالو=فالو
مرسی😭
منظور خیلی خوبی بود
فالویی
مرسی