رها هستم، (✪‿✪)
ادرین رفت داخل اتاقش و ناراحت بود و پلک هی آدرین رو سرزنش میکرد
بعد از ۶ ماه:
دکتر از اتاقس که مرینت توش بود بیرون اومد، دکتر گفت: حالشون خیلی بهتره نسبت به قبل اما متاسفانه باید ۲ سال با ویلچر راه بره و بک جورایی نیمکره ی راست مغزش از کار افتاده و ممکنه یک یا حداکثر ۲ نفر را به خاطر نمیاره (هر کسی که مرینت رو میشناخت اومده بود توی بیمارستان چون داخل اخبار پخش زنده مرینت رو نشون داده بود و کسایی که مرینت رو میشناختن حتی گجد استون هم اومده بودن بیمارستان ) دکتر مرینت رو اورد از اتاق با ویلچر بیرون اما اوضاع خوبی نداشت و همه دورش جمع شدن بعد مرینت ادرین رو که دید سرخ شد و گفت:« اینسممممم مرینتهشه امسم تسو گشهش» بعد حرفشو درست کرد و گفت: اسم من مرینته اسم تو چیه؟
ادرین خیلی ناراحت شده بود چون مرینت اونو فراموش کرده بود
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (26)