آنچه در قبل خواندید:دیدم خیلی پرنگ شدند یهو پام پیچ خورد داخل آب فرو رفتم
آنچه در قبل خواندید:دیدم خیلی پرنگ شدند یهو پام پیچ خورد داخل آب فرو رفتم خدایا چرا این وسط من -_-T_T~_~ و وی قبل غرق شدند می گوید اگه زنده موندم و تونستم برم دنیای خودم حتما شنا یادم می گیرم و غرق می شود
1ساعت بعد
آدرینا:چشمامو باز می کنم میبینم یکی با شنل یکجا نشسته بعد به خودم میام میبینم یارو خوابه-_-اِستٌپ من کجام اینحا خونه اون یاروعه-_-اون منو نجات داده؟! چرا شنل داره؟ خیلی کنجکاوم بزار برم بیینمش از نزدیک ...... بعد از رسیدن به فرد یهو فکر کنم چشماشو باز می کنه و با عصبانیت بهم نگاه می کنه¬_¬ و می گه:چرا اومدی اینجا-_- منم می گم:اهم اهم اول سلام بعدش کلام~_~
فرد شنل پوش:¬_¬سلام
آدرینا:سلام اول ممنون بعدشم این اصلا طرز صحبت با یک خانم نیست-_-
فرد شنل پوش:*_*
********************(دعوا)
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
عالیییییییییییییییییییییی واقعا خیلی حیفه ک داستان به این خوبی لایک و کامنت کم داره
مرسیییییییییییی💖💖💖
بلاخره پرینت پسر وارد میشود😂
* وی منتظر پارت بعدی است *
کامنت چهارممممم ^^💕
کامنت سوم ^^
عالیییی لطفا بعدییییی 💛
عالیییی بعدی ❤
مرسیییییییییییی💖💖💖💖💖💖💖💖