نظامی عاشق❤💕

پارت 1❤ نظامی عاشق💕 سلام خودمو معرفی میکنم 😗 من مرینت دوپن چنگم من مادرم دو سال پیش فوت کرد 😥 دارم با بابام زندگی میکنم بابام من هر کاری بخوام برام انجام میده و الانم روز خوبی برای منه 😎 (زینگگگگگگ) مرینت: عه زنگ خورد؟ یعنی کی میتونه باشه ؟ برم ببینم😁 (مرینت میره و درو باز میکنه ) مرینت: به بزغاله ها خوشگل خودم الیا: مری نیام بزنم ج.ر.ت بدم کلویی:اره نیازشه 😂😂😂😂 مرینت:باشه بابا بیاین تو😝 الیا و کلویی:اوکی این شد حرف😂😂😂😂 (رفتن تو)(مری میره چای میاره) مری:خب برا کی خوشتیپ کردین 😁😂 الیا: ساعت و نگاه کن میفهمی😁 مری: وای ساعت 5 و نیم نیم ساعت دیگه باید بریم😣

مرینت رفت لباس بپوشه یه تیشرت سبز لجنی روش گربه . یه شلوار سبز لجنی . با یه نیم بوت سبز لجنی . موهاشم دم اسبی ساده . تست بعد عکسشو میدم) (مری رفت پایین) مری: خب بپرین بریم بابا ما رفتیم😗 تام: باشه خداحافظ دخترم😊 (مری رفت سوئیچ بی ام وه شو ورداشت رفت) (عکس بی ام وه رو میدم با لباسا) (رفتن سوار شدن) (الیا کنار مری جلو نشست و کلویی نیز عقب) الیا:ادرس بدم😊 مری:یس بده😁 (دو ساعت بعد) مری:چه عجب رسیدیم😥 کلویی:اره رسیدیم😥

الیا:اینقدر غر نزنین بیاین بریم😊 (مرینت در گوش کلویی میگه) مری:چیزی خورده تو سرش این اون الیا نیست هان😒 کلویی:راست میگی هاااا😒 (میرن تو) (یه خانم پشت یه میز بود)(رفتن پیشش) مری:سلام ببخشید ما باید اینجا ثبت نام کنیم😅 ناشناس: سلام من جولیکا مک دونالد هستم خوشبختم بله همین جا باید ثبت نام کنید😊 مری:خب منم خوشبختم مرینت دوپن چنگ هستم الیا:خوشبختم الیا سزار هستم کلویی:سلام منم کلویی بورژوا هستم سوفی:سلام منم سوفی ساردین هستم

خب پارت بعد و فردا میدم لطفا بلایکید😊❤