رها هستم از تهران سلام دوستان من تست رو با ۶ تعداد سوال گذاشتم اما عوضش متن تست طولانی هستش بنا به درخواست بعضی کاربران
آنچه گذشت: مرینت دیرش شده بود و لوکا رسوندش و مرینت به عنوان تشکر بهش ماکارون داد و لوکا بود که ناگهانی مرینت رو بغل کرد بریم سراغ داستان اصل:
ادرین وقتی این صحنه رو دید اصبانی شد و یک آکوما دید و رفت توی یک کوچه تبدیل شد و با پنجه ی برنده اکوما رو از بین برد و تصمیم گرفت از مرینت بیچاره با شیوه ی خودش انتقام بگیره و رفت تو مدرسه و پیش لایلا نشست و زنگ تفریح هم رفت پیش کلویی و مرینت با دیدن این صحنه قلبش تیر کشید و زنگ بعدی مرینت رفت پیش کلویی و کلویی گفت: مری چیشده؟ مرینت: نمیدونم چرا ادرین جدیدا ازم فاصله میگیره و گریه کرد کلویی: منم تعجب کردم از این کارش اما مرینت به نظرم ادرین درموردت یه چیزی دیده و قضاوت کرده به نظرم برو و ته و توی ماجرا رو دربیار و به منم بگو باشه؟ مرینت: ممنونم کلویی قبوله و رفت ار الیا کمک خواست که با اون ماجرا رو برسی کنه. الیا رفت از مدیر اجازه گرفت و دوربینا ی مدرسه رو چک کرد و متوجه ی کاری که لوکا کرد شد و داخل پاتوق دخترا به مرینت ماجرا رو گفت و از دخترا برای حل این موضوع ایده خواست بعد چند دقیقه یک دفعه ادرین و کاگامی اومدن نزدیک دخترا و مرینت، دوتا خط کش چوبی بلند برداشتند و داشتن شمشیر بازی میکردن که مرینت به دیدن این صحنه تعادلشو از دست داد و افتاد که رز گرفتش و الیا بلندش کرد همون موقع
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
دیدم نوشته بودی فیلم ترسناک زیاد میبینی گفتم برو اینسایدیوس هم ببین پشمات میریزه👻
دیدم اینو🙂
داستان منم بخون
عالئییییی
بعدی رو گذاشتی ؟
عالی بالاخره داستان غمناک من همه ی داستان آید باگ بیشتر شو خوندم اینجوری نبود داستان منم ببین
جالب بود ولی تمام شد تست های من هم بررسی شد بخونید
لطفا قسمت بعد رو زود تر بزار 😢😢😢
واو عالی بود😘
سلام عالی بود
عالی بود بازم بنویس
اره خیلی خوبه 😉