صدای فرد به شدت بلند و بود همه افراد خونه رو به سمت خودش میکشوند.
لوییس اولین نفر وارد اتاق میشه و متوجه فرد میشه که دستاش رو روی سرش خیلی محکم گرفته و فقط فریاد میزنه.
لوییس با ترس و اضطراب به سمت فرد میره: چیشده؟ خوبی فرد؟
فرد*: نی...ساما! خوشحالم که اون اینجاست*
یکم بعد لیندا و مارکوس هم میان.
لیندا: فررد!!!چیشده؟
مارکوس دم در اتاق خشک میشه و نمیدونه باید چه کاری انجام بده.
خیلی نمیگذره که دوتا بال سفید بزرگ از کمر فرد بیرون میان و برای یه لحظه سکوت حاکم اطراف میشه.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
هی وو اری هم میدونن همه چیزو؟
هه هه، اون دوتا بیشتر از بچه ها میدونن😂🤫