بچه ها داستان قبلیمم تا همین پارت ها اومد حالا یه کاری میکنم که شاخ درارید😂😁برید پایبن✨

(علامت من €)€ بعد از چندین ماه ا/ت واقعا ع*ا*ش*ق کوک شده و بود و خیلی دوستش داشت از زبان ا/ت: قراره امروز یکی از دوستای کوک بیاد بعدش من به کوک میگم که چقدر د*و*س*ت*ش دارم که کوک یهو اومد تو ÷ وای ا/ت چقدر خوشکل شدی 😊 ٪ اممم .... مرسی 😁 (لباس ا/ت اقا من خودم خیلیییییییی دوستش دارم 😁😚) اول کوک رفت پایین من توی اتاق موندم چون گوشواره ام گم شده بود🙁 بالاخره پیداش کردم هورااااااا داشتم میرفتم پایین که صحبت های کوک و دوستش و شنیدم (علامت دوست کوک ^)^ کوک همچنان به ا/ت هیچی نگفتی ؟ ÷ نه واقعا نمیدونم چطور بهش بگم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بعد هفتاد قرن بلاخره طولانی نوشتی
خوشحالم
به خدا ببخشید من ۲ روزه گذاشتمش توی بررسی بود 😹
شوخی میکنم😹