مدرسه عاشق جیمین 2

شروع سال تحصیلی جدید دبیرستان گانگنام ؛ جونگ می:...وای ،ا/ت خبرا رو شنیدی؟! +نه ...! شین جه:اول سال چه خبری اخه؟ جونگ می:میگن امسال به کلاس ما یه دانش اموز انتقالی اومده ،میگن خیلی خوشتیپه ... +هه!... فقط میگن، حتما همون یکی مثل کانگ ته عه ....همه میگن خوشگله...ولی من که چیزی نمیبینم .... جانگ می :نه بابا این پسره میگن که کانگ مین رو میزاره جیب بغلش .... شین جه: چقدر میتونه خوشتیپ باشه که اینهمه دارن درموردش حرف میزنن! این دخترا چشونه واقعا؟! +ول کنین بقیه رو بریم ببینیم این پسره ی خوشتیپی که همه میگن کیه ...! سه تایی باهم رفتین داخل ساختمان مدرسه .... +هیچی عوض نشده ....ک س ل کننده اس ...ایششش! رفتین نشستین تو کلاس ... همه ی دخترای کلاس چششون به شما بود که وارد شدین ... +کم نگاه کنین ،چشماتون ضعیف میشه ! جانگ می : هنوز نیومده کلاس فک کنم...وای چقدر استرس دارم ....😵 +جانگ می لطفا، خواهش میکنم ،ادا در نیار .... شین جه: فک کنم این پسره اس نه؟ پسر انتقالی از در کلاس اومد تو و همونطور هم که اومد، رفت نشست آخرین تخت سمت گوشه ... جانگ می:اوه مای ....گادددد......چقدر خوشگله !....😱 شین جه:قیافش خوبه ،ولی به ع وض ی ا میخوره .... + وایستین ببینم .... از جات بلند شدی رفتی سر دختری که کنار تخت پسر انتقالی بود ....

+هی ،پاشو از رو این تخت برو اونور بشین ... دختره:نمیخوام! +اگه نمیخوای تو اولین روز مدرسه اخراج شی ،پاشو... دختره:دلیلش چیه؟!میخوای پیش این پسره بشینی؟! +اونش به تو ربطی نداره ،... دختره:ایشش،دختره ی از خود راضی .... از جاش بلند شد .... +از خودم راضی که هستم ،امیدوارم تو هم باشی .... پسره هم بی تفاوت داشت به شما فقط گوش میداد ،ولی نگاه نمیکرد .... دخترا داشتن همشون به پسره نگاه میکردن و بین خودشون پچ پچ میکردن .../وای چقدر خوشتپه ،دقیقا تیپ اید المه ..../ باباش چیکاره اس بنظرت؟!/ ...وای خیلی جیگره ..../ دستتو کوبیدی روی میز ... +وای خیلی گرمه امروز ....اوففف .... +هی تو پسر انتقالی ....اسمت چیه ؟ هیچ جوابی نداد ... +با تو ام ....هیییی...میشنوی ... دخترا/وای به ا/ت رو نمیده ..../اره میبینی بد جور ضایع شد ..../بالاخره یکی پیدا شد که به ا/ت رو نمیده ..../ +هه ،هنوز اون پسری که به من رو نده تو این دنیا پا نزاشته ... (اروم گفتی) معلم اومد داخل کلاس... معلم که اومد همه از جاشون پاشدن ولی تو نه ...اون پسره هم وقتی معلم اومد هنذفری رو از تو گوشش در اورد .... +ایششش ،اینهمه مدت گوش نمیداد....ایششش! معلم :خب ...اول کلاس میخوام بهتون دانش اموز انتقالی امسالمون رو معرفی کنم ....جیمین ....بیا اینجا... +جیمین.....هه .... بلند شد از جاش رفت پای تخته ... _اسمم پارک جیمینه ،امیدوارم سال خوبی باشه ... معلم:مختصر مفید ....خب بشین سر جات.... اومد که بشینه سر جاش .... +از اسمت خوشم اومد ....جیمین ....باحاله ...

اومد که بشینه سر جاش .... +از اسمت خوشم اومد ....جیمین ....باحاله ... . زنگ تفریح خورد ... رفتین که میان وعده هاتون رو بگیرید از کافه تریا .... شین جه: همون پسره جیمین ...تنها نشسته... +چطوره بریم باهاش همراه شیم .... جونگ می:اره بریم بریم .... رفتین سر میزش .... +خب ،اینجا جای کسی نیست که نه؟ _هست ... +خب خوبه پس ....بشینیم ... نشستین .... _احیانا مشکل شنوایی داری؟ +شاید هنذفری گوشمه .... _بجاش سمعک بزار ...گوشات سنگینه ... +عب نداره ،اونم میخرم میزارم ....راستی بابات چیکارس؟...شرکت داره؟! ....کدوم شرکت کار میکنه؟!... _اینجا پس ادما با شغل باباشون شناخته میشن... +دقیقا ...به نقطه خوبی اشاره کردی ....حالا بگو ببینم از کدوم مدرسه اومدی ؟! تو خارج درس خوندی؟ _اینطور که معلومه اینجا نمیشه غذا خورد ... از جاش بلند شد که ببره ظرف غذاشو بده .... +وایستا .... یه چش قره رفت و جاش وایستاد ... تو هم بلند شدی از جات ...طرف غذاتو گذاشتی رو ظرف غذاش ... +مال منم ببر ....سیر شدم .... _اوففف ...تو رو کنار زد و رفت ... +هه ...کیوته ...ولی ک ل ه ش ق ه !.😒 جانگ می:اولین باره میبینم به یه پسر اینطور میگی ... شین جه:یاااا ،نکنه تو خوشت اومده ازش ؟! +هنوز نمیدونم ولی خیلی کیف میده اینطوری... ‌....اهان ....امارشو برام دربیارید ....میخوام ببینم چیکارس این پسره ....جی ...مین ...پارک جیمین! ‌. زنگ کلاس تو حواست به اون بود و اونم داشت یه چیزایی میکشید یا مینوشت ....... +هی ...چی میکشی؟ جواب نداد ‌... +زنگ کلاس ش ا خ میشی واس من؟!....یااا... _چی میگی ...؟ +چی میکشی ؟ _به تو چه! +یاااایششش ... برداشتی پاکنت رو پرت کردی زیر میزش ... +پاک کنم رو بده ،افتاد زیر پات .... _میخواستی پرت نمیکردی ! +میدی یا خودم بیام ؟! خم شد که پاک کنت رو برداره که تو هم فوری رفتی نقاشی رو برداشتی از رو میزش ... _یاااا ...بدش به من... معلم :چخبره اون اخر ؟... _ ...پاک کنش افتاده بود زیر میزم داشتم میدادم بهش .... ...یا ....بدش به من ... تو کاغذ یه طراحی بال خیلی خفن بود .... +واوووو این خیلی خفنه .....چیزه ...پاک کنم بمونه پیشت ،یادگاری ...اینم پیش من .... _اون واس تو نیست ،بدش ... +واس هر کی میخواد باشه ...من خوشم اومد...پس واس منه ... _اوففف ،...مال خودت .... +مرسی ،عزیزم ،خیلی خوشم اومد ...دستت درد نکنه ... _معلوم نیست تو چه دنیایی زندگی میکنی....! +تو نمیتونی بفهمی دنیای منو ... _میدونم ....

مدرسه که تعطیل شد همه ی ماشین شخصی ها منتظر بودن که دانش‌ اموزا سوار شن ... تو هم داشتی میرفتی سوار ماشین شخصیتون بشی که ...؛ +جیمین پیاده میره؟! ....اممم...عجیبه ، یعنی نزدیکه خونشون؟!....شاید هم خودش خوشش میاد... شونه انداختی بالا و رفتی سوار ماشین شدی .... رفتی خونه ... رو تختت دراز کشیدی... نقاشی رو از کیفت در اوردی ...داشتی بهش نگاه میکردی .... مامانت یه هو اومد داخل ... +در.....هست ...مامان ...در .... مامانت:اون چیه قایم کردی ....نکنه نامه ع ا ش ق ان ه اس ؟! +مامان‌... مامانت:بده ببینم .... +نقاشیه ،نقاشی .....ببین ،اه ... مامانت: اهان !خب امروز مدرسه چطور بود؟! +هییی ...همیشگی...ولی، امسال یکم متفاوت میخواد بشه فک کنم .... 😁 مامانت:بابات به حسابت پول ریخته ها ،... +باش ،زحمت کشیده ...😒 مامانت: اگه گرسنه ای بگم چیزی اماده کنن! +نه سیرم ... مامانم :من میرم بیرون خرید پس...فعلا ... . به دوستات پیام دادی ...: +مامانم میره بیرون ...زود بیاین خونه ی ما .... جونگ می:۵ دیقه ای اونجام... شین جه:الان میام ... . +بهتون گفته بودم در مورد پسره ی انتقالی تحقیق کنید ....چیشد ؟

جونگ می:من از بابام پرسیدم ،گفت کسی رو نمیشناسه که اصلا پسری به اسم جیمین داشته باشه... شین جه:بابای منم نشناخت ... +من که از بابام نمیتونم بپرسم ....حداقل انتظار داشتم باباهای شما بدونن...اممم... جانگ می:نکنه تو خارج باشن خانواده اش ... شین : حداقل باید یه چیزی پیدا میکردیم .... +راست میگه شین جه ...تمام کسایی که به دبیرستان ما میان تقریبا همه باباهاشون با هم اشنان ...بجز بورسیه شده ها ... شین جه:بنظر نمیاد اونقدری درس خون باشه که بورسیه بشه.... +موافقم ...یه چیزی این وسط مشکوکه ....باید بیشتر تحقیق کنیم ... شین جه :این بود سر کلاس دعوا میکردین سرش ؟! جونگ می :واوووو ،چه خفنه ....خودش کشیده...؟ +بنظر میاد خیلی هنرمنده ...حالا از اولین روز یکی از استعداداشو کشف کردم...ببینیم بعدی چیه ...

بتمام